دریا، حجم بسیار از آب که قسمت وسیعی از زمین را فراگرفته قابل کشتیرانی بوده و به اقیانوس راه داشته باشد، قلزم، بحر، راموز، یم، زو، داما برای مثال مرد ملاح تیز اندک رو / راند بر باد کشتی اندر ژو (عنصری - ۳۶۹)
دَریا، حجم بسیار از آب که قسمت وسیعی از زمین را فراگرفته قابل کشتیرانی بوده و به اقیانوس راه داشته باشد، قُلزُم، بَحر، راموز، یَم، زُو، داما برای مِثال مرد ملاح تیز اندک رو / راند بر باد کشتی اندر ژو (عنصری - ۳۶۹)
فرانسوی ژورایی برگرفته از نام کوهی در مرز فرانسه و سویس از نام کوهی از دورک دویم است که به زیر گرده های ژورای زیرین ژورای میانین و ژورای زبرین بخش می شود
فرانسوی ژورایی برگرفته از نام کوهی در مرز فرانسه و سویس از نام کوهی از دورک دویم است که به زیر گرده های ژورای زیرین ژورای میانین و ژورای زبرین بخش می شود