جدول جو
جدول جو

معنی ژنراتور - جستجوی لغت در جدول جو

ژنراتور
دستگاهی که با استفاده از انرژی مکانیکی جریان الکتریسیته تولید می کند، مولد
فرهنگ فارسی عمید
ژنراتور
تولید کننده، موجب، سبب
تصویری از ژنراتور
تصویر ژنراتور
فرهنگ لغت هوشیار
ژنراتور
((ژِ نِ تُ))
وسیله ای که بر اثر القای الکترومغناطیسی انرژی مکانیکی را به انرژی الکتریکی تبدیل کند، مولد برق، مولد (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
ژنراتور
دینام، دینامو، مولد
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نیاتور
تصویر نیاتور
(پسرانه)
نیاطوس، از شخصیتهای شاهنامه، نام برادر قیصر روم از یاران سپاه خسروپرویز پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اپراتور
تصویر اپراتور
کسی که مسئول کار با دستگاهی مانند تلفن، کامپیوتر و دستگاه چاپ است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سناتور
تصویر سناتور
عضو مجلس سنا
فرهنگ فارسی عمید
نام پادشاه اوزبک که در زمان سلطان ابوسعید ایلخانی به دربند لشکر کشید و ابوسعید خود به مقابلۀ او شتافت و بعداً امیر چوپان نیز از خراسان به جلو او شتافته از آب کر گذشت و لشکریان او را شکستی سخت داد و بسیاری را اسیر گرفت. رجوع به ذیل جامع التواریخ رشیدی صص 85-86 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از سناتور
تصویر سناتور
وکیل مجلس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اپراتور
تصویر اپراتور
((اُ پِ تُ))
شخص متصدی کار کردن با دستگاهی خاص مانند تلفن، کامپیوتر، چاپ و غیره، کارور (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سناتور
تصویر سناتور
((س))
عضو مجلس سنا، نماینده مجلس اعیان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اپراتور
تصویر اپراتور
کارور، گرداننده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اپراتور
تصویر اپراتور
المشغّل
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از سناتور
تصویر سناتور
Senator
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اپراتور
تصویر اپراتور
Operator
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اپراتور
تصویر اپراتور
opérateur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از اپراتور
تصویر اپراتور
operatore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از اپراتور
تصویر اپراتور
অপারেটর
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از اپراتور
تصویر اپراتور
оператор
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اپراتور
تصویر اپراتور
Betreiber
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اپراتور
تصویر اپراتور
оператор
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اپراتور
تصویر اپراتور
operator
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اپراتور
تصویر اپراتور
操作员
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اپراتور
تصویر اپراتور
آپریٹر
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از اپراتور
تصویر اپراتور
operatör
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از اپراتور
تصویر اپراتور
mwendeshaji
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از اپراتور
تصویر اپراتور
operador
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از اپراتور
تصویر اپراتور
운영자
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از اپراتور
تصویر اپراتور
操作者
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از اپراتور
تصویر اپراتور
מְפַעֵל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از اپراتور
تصویر اپراتور
ऑपरेटर
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از اپراتور
تصویر اپراتور
operator
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از اپراتور
تصویر اپراتور
ผู้ดำเนินการ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از اپراتور
تصویر اپراتور
operador
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از اپراتور
تصویر اپراتور
operator
دیکشنری فارسی به هلندی