معنی اپراتور - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با اپراتور
اپراتور
- اپراتور
- شخص متصدی کار کردن با دستگاهی خاص مانند تلفن، کامپیوتر، چاپ و غیره، کاروَر (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
اپراتور
- اپراتور
- کسی که مسئول کار با دستگاهی مانند تلفن، کامپیوتر و دستگاه چاپ است
فرهنگ فارسی عمید