بت، مجسّمه ای از جنس سنگ، چوب، فلز یا چیز دیگر به شکل انسان یا حیوان که بعضی اقوام پرستش می کنند، آیبک، بغ، فغ، جبت، ایبک، صنم، بد، وثن، شمسه، طاغوت
بُت، مجسّمه ای از جنس سنگ، چوب، فلز یا چیز دیگر به شکل انسان یا حیوان که بعضی اقوام پرستش می کنند، آیبَک، بَغ، فَغ، جِبت، ایبَک، صَنَم، بُد، وَثَن، شَمسِه، طاغوت
غنده، هر چیز پیچیده و گلوله شده، پنبۀ زده شده که آن را برای رشتن گلوله کرده باشند، پنبۀ گلوله شده، بندک، بنجک، پنجک، غندش، کندش، بندش، پندش، غند، گل غنده
غُنده، هر چیز پیچیده و گلوله شده، پنبۀ زده شده که آن را برای رشتن گلوله کرده باشند، پنبۀ گلوله شده، بَندَک، بُنجَک، پُنجَک، غُندِش، کَندِش، بَندَش، پُندَش، غُند، گُل غُنده
نام شهری در یونان قدیم نزدیک مرزهای سی سیونی. اطلال این شهر نزدیک دهکدۀ زوگرا موجود است و در قاموس الاعلام ترکی (مادۀ پلنه) آمده است: نام شهری باستانی است در خطۀ آخائیای (آکائی) یونانستان و یکی از بلاد دوازده گانه ای بود که هیأت متفقۀ آخائیان را تشکیل میداد این شهر در خلیج کورنت واقع گشته و پاره ای از ویرانه های آن باقی مانده است
نام شهری در یونان قدیم نزدیک مرزهای سی سیونی. اطلال این شهر نزدیک دهکدۀ زوگرا موجود است و در قاموس الاعلام ترکی (مادۀ پلنه) آمده است: نام شهری باستانی است در خطۀ آخائیای (آکائی) یونانستان و یکی از بلاد دوازده گانه ای بود که هیأت متفقۀ آخائیان را تشکیل میداد این شهر در خلیج کورنت واقع گشته و پاره ای از ویرانه های آن باقی مانده است
بینی که مخاط و خلم از آن روان باشد. (ناظم الاطباء). کسی را گویند که پیوسته آب غلیظ از بینی او روان باشد. (برهان قاطع) : بینی خلن چو میش دارد صدگرگ درونش بیش دارد. آغاجی
بینی که مخاط و خلم از آن روان باشد. (ناظم الاطباء). کسی را گویند که پیوسته آب غلیظ از بینی او روان باشد. (برهان قاطع) : بینی خلن چو میش دارد صدگرگ درونش بیش دارد. آغاجی
از قدیمترین شاعران یونان. وی در ’دلف’ و ’دلوس’ معابد شمس را ایجاد کرد و پرستش خورشید را بنیاد نهاد. اشعار او در معابد ترنم میشده است. (از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1099) خانم جکسن. او راست: الدروس الاولیه فی الفلسفهالطبیعیه و مبادی علم الهیئه. (از معجم المطبوعات ج 1 ستون 702- 703)
از قدیمترین شاعران یونان. وی در ’دلف’ و ’دلوس’ معابد شمس را ایجاد کرد و پرستش خورشید را بنیاد نهاد. اشعار او در معابد ترنم میشده است. (از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1099) خانم جکسن. او راست: الدروس الاولیه فی الفلسفهالطبیعیه و مبادی علم الهیئه. (از معجم المطبوعات ج 1 ستون 702- 703)
مخفف آژدن: بنزدیک آن گرگ باید شدن همه چرم او را به پیکان ژدن. فردوسی (از جهانگیری). (در لغت نامۀ ولف این کلمه نیامده و ظاهراً اصل آن، به تیر آژدن بوده)
مخفف آژدن: بنزدیک آن گرگ باید شدن همه چرم او را به پیکان ژدن. فردوسی (از جهانگیری). (در لغت نامۀ ولف این کلمه نیامده و ظاهراً اصل آن، به تیر آژدن بوده)
سابقاً تزاریتسین، شهری به روسیه در ساحل ولگا. شکست عظیم هیتلر در جنگ اخیر بدینجا بود. اکنون ولگاگراد نام دارد، نبیرۀ او، چارلز، عالم و نویسندۀ انگلیسی، مولد 1753 و وفات 1816 میلادی و رجوع به استانهپ شود نام شهری به اسپانیا در کاتالونی، دارای 18000 تن سکنه و آنجا کرسی ایالت باشد
سابقاً تزاریتسین، شهری به روسیه در ساحل وُلگا. شکست عظیم هیتلر در جنگ اخیر بدینجا بود. اکنون ولگاگراد نام دارد، نبیرۀ او، چارلز، عالم و نویسندۀ انگلیسی، مولد 1753 و وفات 1816 میلادی و رجوع به استانهپ شود نام شهری به اسپانیا در کاتالونی، دارای 18000 تن سکنه و آنجا کرسی ایالت باشد