جدول جو
جدول جو

معنی ژون

ژون
بت، مجسّمه ای از جنس سنگ، چوب، فلز یا چیز دیگر به شکل انسان یا حیوان که بعضی اقوام پرستش می کنند، آیبک، بغ، فغ، جبت، ایبک، صنم، بد، وثن، شمسه، طاغوت
تصویری از ژون
تصویر ژون
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ژون

ژون

ژون
نام سلسلۀ بیست وسوم سلاطین چین، این سلسله مغول بوده اند و صد و نه سال سلطنت رانده اند
لغت نامه دهخدا

ژون

ژون
نام یکی از نجبای کشور گل. وی بسال 411 میلادی به امپراطوری و در سال 412 به قتل رسید
لغت نامه دهخدا

آون

آون
رشته ای که خوشه های انگور و دیگر میوه ها را بدان بندند و از سقف آویزند تا فاسد نشود، هر چیز آویخته معلق، جسم وزینی که حول محوری ثابت حرکت کند مانند پاندول ساعت. یا آونگ الکتریکی (برقی) آلتی است مشکل از گلوله ای سبک وزن (مغزنی آقطی) که بنخی ابریشمین آویخته است پاندول الکتریک
فرهنگ لغت هوشیار

آون

آون
آونگ، آویزان، آویخته، نام رشته ای که خوشه انگور و بعضی میوه ها را به آن می بندند
آون
فرهنگ نامهای ایرانی