- ژاژخا
- بیهوده گوی، ول گوی، هرزه داری
معنی ژاژخا - جستجوی لغت در جدول جو
- ژاژخا ((ی))
- بیهوده گوی
- ژاژخا
- کسی که سخنان بیهوده و بی معنی و بی فایده بگوید، یاوه گو، بیهوده گو، یاوه سرا، هرزه گو، هرزه خا، خیره درا، ژاژدرای، هرزه لاف، هرزه لای، یافه درای، مهذار، هرزه درای، افسانه پرداز، افسانه گو
برای مثال تامل کنان در خطا و صواب / به از ژاژخایان حاضرجواب (سعدی۱ - ۱۵۴)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خاینده گیاه موسوم به ژاژ، بیهوده گوی ترفندباف
خاینده گیاه موسوم به ژاژ، بیهوده گوی ترفندباف
خاییدن گیاه موسوم به ژاژ، بیهوده گویی ترفند بافی
بیهوده گویی، یاوه سرایی
بیهوده گویی