جدول جو
جدول جو

معنی ژازن - جستجوی لغت در جدول جو

ژازن
(زُ)
پسر ازن پادشاه یلکس. وی بیاری سانتور شیرون رفعت و مقام یافت و سپس به دست پلیاس از تخت سلطنت که از پدر بمیراث برده بود خلع شد. او آرگونوت ها را به گشادن گنج های کلشید راهنمائی کرد و از این ممالک دور مدئه را همراه آورد و او را بزنی گرفت، سپس وی را طلاق گفت و با کروز دختر سی زیف ازدواج کرد. کروز از ژازن دو فرزند آورد. ژازن سرانجام تخت سلطنت یلکس را مجدداً به دست آوردو پس از حادثۀ دیگری در سرگردانی و بدبختی بمرد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ژان
تصویر ژان
(دخترانه و پسرانه)
نام روستایی در نزدیکی سنندج
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پازن
تصویر پازن
بز کوهی، در علم زیست شناسی حیوانی علف خوار شبیه آهو با شاخ های بلند و ریش دراز که برای گوشتش شکار می شود، پاژن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خازن
تصویر خازن
آلتی در بعضی دستگاه های برقی که انرژی برق در آن ذخیره می شود، جریان مستقیم را مسدود می کند و جریان متناوب را عبور می دهد، جمع خزنه و خزّان، نگهبان خزانه، خزانه دار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مازن
تصویر مازن
مازه، ستون فقرات، در علم زیست شناسی ستونی مرکب از ۳۳ قطعه استخوان به نام مهره یا فقره که به طور عمودی بر روی هم قرار گرفته و در پشت انسان از زیر گردن تا پایین کمر جا دارد و در میان آن سوراخی است موسوم به مجرای فقراتی که نخاع یعنی دنبالۀ دماغ در آن قرار گرفته و در دو طرف دارای دو سوراخ کوچک تر است که اعصاب نخاعی و شرائین در آن جا دارند، ستون مهره ها، تیرۀ پشت، پشت مازه
فرهنگ فارسی عمید
(زِ)
عبدالله بن احمد خازن اصفهانی مکنی به ابومحمد. کتابدار صاحب بن عباد و جاسوس فخرالدوله بود. (یتیمهالدهر ج 3 ص 148) (لباب الالباب عوفی ص 562 و 577 چ سعید نفیسی)
علی بن خیرخازن بغدادی مکنی به ابوطالب. او راست: عیون التواریخ. (تاریخ گزیده چ لیدن ص 8)
ابوجعفر الخازن او الخازنی، از علماء قرن دوازدهم میلادی است کنیه او اشهر از اسم عجمی النسب اوست. وی خبیر بحساب و هندسه و عالم به ارصاد عمل به آن بوده است. (معجم المطبوعات ج 1 ص 809). رجوع به خازنی و حازنی شود
فؤاد سمعان. صاحب کتاب در مکنون در جمیع انواع صنایع و فنون است. در جزء اول آن حدود 100 فایدۀ صناعیه است این کتاب در مطبعۀ الارز بسال 1900 میلادی چاپ شد. (از معجم المطبوعات ج 1 ص 810)
فرید. مدیر روزنامۀ الارز در جونیه (لبنان). از اوست: تاریخ ژاندارک منطبع در مطبعۀ الارز جونیه بسال 1900 میلادی (از معجم المطبوعات ج 1 ص 809)
لغت نامه دهخدا
(بُ)
دهی است از دهستان اشگور تنکابن شهرستان تنکابن. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(زِ)
سنجیده، سنگین. ثقیل. (از اقرب الموارد) ، تام. درهم وازن، ای تام. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). درهم وازن، درهم باسنگ. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(زَ)
استخوان میان پشت را گویند و آن را به تازی صلب خوانند. (برهان). صلب و استخوان میان کمر. (ناظم الاطباء). استخوان تیره پشت. ستون فقرات. مازو. مازه. (فرهنگ فارسی معین). مازه. استخوان میان پشت که به عربی صلب گویند و پشت مازه مشهور است. (آنندراج) ، بعضی گویند جویی و ناوی است که در میان پشت از فربهی بهم رسد. (برهان) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(زِ)
پدر قبیله ای است از تمیم. (منتهی الارب). نام پدر قبیله ای از تازیان. (ناظم الاطباء). پدر قبیله ای. (از اقرب الموارد). ابن مالک بن عمرو، از تمیم و از عدنان و جد جاهلی است و قطری بن الفجاءه از نسل اوست. (از اعلام زرکلی ج 3 ص 824)
مازن بن الازد بن الغوث بن نبت از کهلان و جد جاهلی است و اکثر قبایل ازد از او جدا شده است. (از اعلام زرکلی، ج 3 ص 824)
ابن ربیعه بن زبیدبن منبه از سعدالعشیره واز کهلان وجد جاهلی است. (از اعلام زرکلی ج 3 ص 824)
ابن ثعلبه بن سعدالذبیانی از غطفان و جد جاهلی است. (از اعلام زرکلی ج 3 ص 824)
ابن فزاره بن ذبیان از غطفان و جد جاهلی است. (از اعلام زرکلی ج 3 ص 824)
لغت نامه دهخدا
(زِ)
بیضۀ مور. (منتهی الارب). تخم مورچه. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). تخم مور. خایۀ مور. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
آمادیس. نام شاعر فرانسوی، متولد به شاورس (اوب) شاگرد گزیدۀ رونسار (1538-1585 میلادی)
ژول سلستن. نام طبیعی دان فرانسوی، متولد به ترم آردن (1818-1886 میلادی)
لغت نامه دهخدا
(پُ)
کشور امپراطوری ژاپن یا دائی نیپون که بمعنی مملکت شمس طالع است شامل چهار هزار جزیره خرد و بزرگ است که از شبه جزیره کامچاتکا تا سواحل جنوب شرقی چین امتداد داردو قریب به 382447 کیلومتر مربع سطح آن است. مهمترین جزایر ژاپن جزایر بزرگ سه گانه مرکزی است که بنامهای نی پون یا هندو یا ’اراضی اصلی’ و شی ککو یا ’نواحی چهارگانه’ و کیوشو یا ’نواحی نه گانه’ معروف است. در شمال جزایر مرکزی نیز جزیره هوکائیدو یا یزو یعنی ’سرزمین وحشیان’ و نصف جنوبی جزیره کارافوتو یا ساخالین و مجمعالجزایر ریوکیو واقع شده و در جنوب مجمعالجزایر کوریل و جزیره بزرگ تائی وان یا فرمز است که در 1895 میلادی از چین منتزع شده است ولی در حال حاضر جزء ژاپن نیست.
حدود آن: جزایر ژاپن از مشرق متصل به اقیانوس کبیر و دریاهای غربی آن بحر اختسک و دریای ژاپن و دریای چین و تنگۀ کره است.
وضع طبیعی جزایر ژاپن: از جزایر ژاپن در ساحل غربی اقیانوس کبیر سه قوس بزرگ پدید آمده که از شمال به جنوب سواحل شرقی آسیا را احاطه کرده است. اول قوس جزایر کوریل در شمال میان شبه جزیره کامچاتکا و جزیره هوکائیدو. دوم قوس مرکزی میان جزیره کارافوتو و جزیره کیوشو. سوم قوس ریوکیو در جنوب میان جزایر کیوشو و تائی وان. در میان این سه قوس بین سواحل آسیا و ژاپن دریاهای بزرگ سه گانه اختسک و ژاپن و چین شرقی قرار دارد.
پستی و بلندی: جزایر ژاپن بطور کلی صخره ای و کوهستانی است و فقط یک هشتم از اراضی آن جلگه می باشد. وسیعترین جلگه های شرقی درجزیره هندو است که شهر توکیو در آن واقع شده است. کوههای ژاپن بیشتر از آثار دورۀ سوم معرفهالارضی است. و در آن کشور دو رشتۀ جبال عمده است: رشتۀ اول از جنوب به شمال در جزیره هندو ممتد می باشد که سلسله های آئیچی و آبوکوما و کاتاکامی از مهمترین آنها بشمار میرود. رشتۀ دیگر از شمال شرقی به جنوب غربی امتداد دارد و دنبالۀ آن به جزایر کوریل و کامچاتکا منتهی میشود. مرتفعترین قلل جبال ژاپن در جزیره فرمز قلۀ موریسن است که 4145 متر ارتفاع دارد. در مرکز جزیره هندو میان سلسلۀجبال شمالی و جنوبی زمینهای پستی است که از دریای ژاپن تا اقیانوس کبیر امتداد داشته و در حقیقت جزیرۀمزبور را به دو نیم کرده است و در این قسمت آتشفشانهای بسیار وجود دارد که از آنجمله یکی آتشفشان فوجی یاما است. این آتشفشان از سال 1707 خاموش شده و 3750 متر ارتفاع دارد و همیشه مستور از برف است. فوجی یاما را مردم ژاپن مقدس میشمرند. بواسطۀ وجود کوههای آتشفشان زلزله در جزایر ژاپن بسیار روی میدهد، چنانکه در سال 1888 بسبب آتشفشانی کوه باندائی سان دوازده قریه بکلی ویران شد. در مدت چهارده سال از 1894 تا 1907 قریب 23340 زلزله در این کشور روی داد. قبل از آن نیز در سال 1891 زلزلۀ سهمناکی باعث هلاک 7000 تن از اهالی و ویرانی 197000 خانه گردید و در 1896 بر اثر زلزله ای دیگر قریب 22000 تن هلاک شدند. سخت ترین بلای مهیب، زلزله و طوفان سختی بود که در ماه سپتامبر 1923 در حوالی شهر یوکوهاما روی داد. در این حادثه قریب 142000 تن معدوم و مفقود شدند.
سواحل و جزایر ژاپن: جزایر ژاپن بسبب وجود کوههای ساحلی و مجاورت با ژرف ترین اعماق اقیانوس کبیر که در اطراف قوس کوریل 8513 متر و در نزدیکی جزیره گوام در گودال معروف به نرو 9635 متر عمق دارد دارای خلیجها و دماغه های فراوان است. بهمین سبب طول سواحل آن به یازده هزار کیلومتر میرسد. جزایر کوریل مشتمل بر شانزده جزیره کوچک میباشد ولی ژاپنی ها آن را فسیسیما یعنی جزایر هزارگانه مینامند. جزیره بیزو بتوسط باب لاپروز از ساخالین جدا شده و با جزیره هندو بواسطۀ تنگۀ فزوگار ارتباط دارد و در جنوب غربی آن خلیج هاکودات واقع شده است. تضاریس سواحل جزیره هندو از جزایر دیگر بیشتر است و مهمترین خلیج این جزیره خلیجی است که بنام پایتخت کشور به خلیج توکیو معروف شده و بندر یوکوهاما هم در کنار این خلیج واقع است. بریدگی های جزیره شی ککو کمتر و بین آن و جزیره کیوشو تنگۀ بوناگو فاصله میباشد و تنگۀ سیمونوزکی بین جزیره هندو و کیوشو واقع است. جزیره کیوشو تضاریس بسیار دارد و در جنوب آن خلیج و بندر ناکازاکی واقع و خلیج کاکوشیما قرار دارد. جزایر ریوکیو نیز بشکل قوسی از جزیره کیوشو به جزیره فرمزا ممتد است و در مغرب جزیره اخیر جزایر پسکادرس به ژاپن تعلق دارد.
رودهای ژاپن: از جهت کمی وسعت اراضی ژاپن رودهای آن کشور کوتاه و بی اهمیت است و طویل ترین آنها 350 کیلومتر طول دارد و عموماً جریان آنها تند و سیلابی است. رودهای بزرگ آن یکی رود ایشی کاری درجزیره هوکائیدو و رودهای شی نانوگاوا (350 کیلومتر) و تونه گاوا (300 کیلومتر) و سومیداگاوا (170 کیلومتر) در جزیره هندو و ازرودهای سه گانه اخیر دو رود اول قابل کشتی رانی است.
آب و هوای ژاپن: کلیهً آب وهوای ژاپن بحری است و اختلاف درجۀ حرارات آن کم و چون بین 22 و 50 درجۀ عرض شمالی واقع شده و طول آن 28 درجه است از اینرو آب و هوای مختلف در جزایر آن مشاهده میشود و اختلاف بین درجۀ حرارت جزایر شمالی و جنوبی آن بسیار است. با وجود این جریان کوروشیو و بادهای موسمی زمستانی هوای آن را معتدل کرده است. بادهای موسمی زمستانی از آغاز مهرماه (اواخر سپتامبر) در شمال غربی و شمال بر جزایر ژاپن میوزد. این بادها اصولاً خشک است ولی چون از دریای ژاپن میگذرد اندکی رطوبت می پذیرد و در سواحل غربی تولید باران میکند. وزش بادهای موسمی تابستانی ازنیمۀ فروردین آغاز میشود و باد از طرف جنوب شرقی میوزد و چون از اقیانوس کبیر عبور میکند رطوبت فراوان دارد و در سواحل ژاپن بارانهای شدید فرومی بارد. مهمترین جریان دریائی اقیانوس کبیر جریان گرم کوروشیو ’رود سیاه’ است. این جریان شعبه ای از جریان بزرگ اقیانوس کبیر است که در شمال خط استوا در سواحل شبه جزیره کالیفرنیا تولید میشود و بجانب فیلی پین می آید و درآنجا به دو شعبه منقسم میگردد، شعبه بزرگ آن همان کوروشیو است. سرعت این جریان در زمستان در 24 ساعت از 24 تا 36 میل بحری نمیگذرد زیرا در این فصل وزش بادهای موسمی شمال غربی مانع سرعت جریان آن است، ولی در تابستان سرعت آن بواسطۀ مساعدت بادهای موسمی جنوب شرقی در 24 ساعت به 42 میل میرسد. کوروشیو از سواحل جزایر تائی وان و جزایر ریوکیو و ساحل شرقی جزایر ژاپن میگذرد و در نواحی شمالی ژاپن با جریان آب سردی که از دریای برینگ می آید بنام جریان اویاشیو تلاقی میکند و در برابر جزایر آله ئوسی ین بسوی آمریکای شمالی متوجه میشود.
نباتات ژاپن: کشور ژاپن بسبب بارندگی بسیار سبز و خرم است. در نواحی مرتفع جزایر بزرگ مرکزی خاصه در هوکائیدو جنگلهای سرو و کاج بسیار دیده میشود و در سایر نواحی جزایر مزبور جنگلهای بلوط و زیرفون و آزاد فراوان است. در جزیره تائی وان نیز جنگلهائی از نوع درختهای مناطق حاره مانند خیزران و کافور و سرخس و امثال آن وجود دارد. از جمله اشجار ژاپن دو درخت را اهمیت مخصوص است: یکی درخت معروف به هی نوکی یا ’درخت آفتاب’ که در نظر مردم آن کشور مقدس است و چوب آن فقط در ساختن معابد و برخی از بناهای خاص بکار میرود. دیگر درخت سوقی است که آن را کنار ژاپنی خوانند و بسیار بلند و انبوه میشود و طول آن به 35 تا 50 متر میرسد. دامنۀ جبال ژاپن را جلگه های سبز و خرم که بزبان ژاپنی ’هارا’میخوانند فراگرفته. در این جلگه ها انواع گلهای رنگارنگ مانند گل داودی که گل ملی ژاپن است و شقایق نعمان و زنبق و گلهای دیگر میروید که بوی عطر آن از دور به مشام مسافرین میرسد.
حیوانات ژاپن: حیوانات برّی ژاپن مانند نباتات آن بسیار و متنوع نیست، عمده آن گرگ و روباه و بوزینه و گراز است که در جنگلهای هندو یافت میشود.
جغرافیای سیاسی ژاپن
ملت ژاپن: درباره نژاد اصلی ملت ژاپن اطلاع درستی در دست نیست و آنچه مورخان ژاپنی در این خصوص نوشته اند مبتنی بر افسانه های ملی است. ظاهراً چندین قرن پیش از میلاد دسته ای از مهاجرین چین و کره به جزایر ژاپن رفته و آداب و اصول تمدن را به مردم آن جزایر آموخته اند. طوایف بومی و اصلی ژاپن آی نوس ها بودند که از مائۀ هفتم پیش از مسیح تا مائۀ دوم میلادی در آنجا بحال توحش بسر میبردند. بعدها در مائۀ دوم میلادی عده ای از مهاجرین چینی به آن جزایر هجوم آورده و بومیان را به نقاط و جزایر دوردست شمالی رانده و خود در جزایر هندو و اطراف آن اقامت گزیدند و ممالک ژاپن را تشکیل دادند. امروز جزایر ژاپن گذشته از وحشیان جزیره تائی وان و اقوام معروف به آی نوس که در نواحی غیرحاصلخیز هوکائیدو (یزو) مسکن دارند و از تمدن کمتر بهره مند شده اند مسکن ملت ژاپن است که قطعاً در آغاز امر از قارۀ آسیا به این جزایر رفته و بر بومیان دست یافته اند. ژاپنی ها به اغلب احتمال از نژاد مغول هستند و به مردم کره بیش از اهالی چین بستگی و ارتباط نژادی دارند. نخستین میکادوی ژاپن بنا به روایات ژاپنی جیموتنو است که در 660 قبل از میلاد میزیسته و امروز روان او مورد پرستش ژاپنی هااست. تاریخ ژاپن در قرون قبل از میلاد تاریک و آمیخته به افسانه میباشد. ملت ژاپن از دو طبقۀ مشخص تشکیل شده است: یکی طبقات عالیه که قد بلند و چهرۀ کشیده و بینی باریک دارند و چشمان ایشان در جنس ذکور عادی و در جنس اناث پیچیده است. دیگر طبقات پست که کوتاه قد و درشت پیکرند و صورت و بینی پهن و چشمان پیچیده و دهان فراخ دارند و از تمدن کمتر بهره مند شده اند. نخستین مسافر اروپائی که از ژاپن در سفرنامۀ خود نام میبرد مارکوپولو از مردم ونیز است که در قرن هفتم هجری سفری به چین کرد و به دربار قوبیلای قاآن خان مغول رفت. مارکوپولو ژاپن راسی پانگو نامیده است. باید دانست که محاط بودن به دریا ژاپن را از هجوم تاتارها نجات داد. از ملل اروپائی نخستین قومی که به ژاپن راه یافتند تجار پرتقالی بودند که در اواسط قرن شانزدهم (1543) به آن جزیره رفتند و پس از ایشان جمعی از مبلغان مسیحی نیز به ژاپن سفر کرده و به تبلیغات دینی پرداختند و کم کم در امور سیاسی نیز مداخله کردند. بهمین سبب دولت ژاپن در آغاز قرن هفدهم اروپائیان را از سرزمین خود بیرون کرد و ورود بیگانگان را به ژاپن ممنوع ساخت. از آن پس فقط دسته ای از تجار هندی وچینی میتوانستند به جزیره کوچکی مقابل بندر ناکازاکی آمده امتعه و محصولات ژاپن را بخرند. از سال 1854 بسبب مداخله و سختگیری کشورهای متحدۀ آمریکا باب تجارت ژاپن به دولت مزبور و دول بزرگ اروپائی مانند انگلستان و فرانسه و روسیه باز شد و دولت ژاپن ورود تجار این دولت را به جزایر خود آزاد کرد، ولی این امر میان سرداران ژاپن اختلافی پدید آورد و به جنگ داخلی کشید (1864). ژاپنی ها از مائۀ ششم تا مائۀ هفتم تمدن چینی را اتخاذ کرده و مؤدّب به آداب و رسوم چینی گردیدند. پادشاهان ژاپن از قدیم ملقب به میکادو بودند و در سابق قدرت مطلقه داشتند. در 794 میلادی میکادو کوامو، کیوتو را پایتخت قرار داد. در مائۀ دوازدهم رفته رفته از جهت سستی و ضعف امپراطوران قدرت و تسلط آنان را اعیان مخصوص خود کرده و صاحب اختیار مطلق گردیدند. و قدرت و حکومت میکادو اسمی بلارسم گردید و عنان امور کشور به دست سئی ای توئی شگون یعنی ’سردار مأمور تسخیر کشور وحشیها’ و شاهزادگان یا ’دائی میوس’ ها بود و همه قشون دولتی که موسوم به سامورائی بودند اطاعت از شگون و طبقات عالی نظامیان میکردند. سامورائیها از طفولیت شمشیر دوسر بکار برده و در زمرۀ طبقات نظامی و ادب دوست ژاپن بشمار می آمدند و این دو شغل را مختص به خود میدانستند. در سال 1868 مردم کشور مخصوصاً سامورائیها و دائی میوسها از بیداد و ستم شگون به تنگ آمده و به استظهار میکادو موتسوهیتو امپراطور ژاپن بر او شوریده و بفرمان امپراطور سپهسالار کل شگون از مقام خود خلع و میکادو مجدداً صاحب اختیارات مطلق گردید. از این تاریخ اصلاحات در ژاپن شروع گشته و به فرمان میکادو پایتخت از شهر کیوتو اقامتگاه قدیم امپراطوران قدیم به شهر یدو و مقر سپهسالار کل منتقل شد و آن را توکیو یعنی ’پایتخت شرقی’ خواندند. موتسوهیتو در بدو اصلاحات خود ترتیب ملوک الطوایفی را که تا آن زمان در ژاپن معمول بود متروک کرده و امتیازات سامورائیها را از ایشان انتزاع کرد. وی برای اصلاح امور کشوری و لشکری و سیاسی مملکت مستشارانی ازممالک اروپا طلب کرد و جمعی از طلاب ژاپنی را به اروپا فرستاد و در سراسر ژاپن دبستانها و دبیرستانها و دانشکده ها تأسیس کرد و از سال 1870 به کشیدن خطوط آهن و تلگراف و ساختن سفاین جنگی همت گماشت و خدمت نظام را اجباری کرد و در اندک زمانی 400000 سپاهی آماده ساخت. در سال 1889 نیز قانون اساسی تازه ای وضع کردو قوه مقننۀ کشور را به دو مجلس اعیان و مبعوثان سپرد و قوه مجریه را خویشتن در دست گرفت. این دورۀدرخشان در تاریخ ژاپن به عصر میجی معروف است. جنگ سال 1900 بین ژاپن و چین و فتح ژاپن ترقی و برتری نظامی ژاپن را ظاهر ساخت و باعث عقد اتحاد بین انگلیس وآن کشور در 1902 گردید. در نتیجۀ این جنگ جزیره فرمز به دست ژاپنیها افتاد. پس از آن مهمترین جنگ ژاپن نبرد آن کشور در سال 1904- 1905 با دولت تزاری روس است که بالاخره به فتح ژاپن و شکست روس منتهی گشت. در این جنگ شبه جزیره کره را ژاپن ضمیمۀ خود ساخت ودولت ژاپن بر اثر این پیروزی در ردیف دول معظمۀ جهان محسوب شد. در جنگ بزرگ 1914- 1918 برخلاف جنگ اخیر از کشورهای متفق و از مخالفین آلمان بود و از غراماتی که بر آلمان تعلق گرفت برخوردار شد و کیااوچو راتصرف کرد و بعدها بر منچوری و مغولستان دست یافت و آن را در دسامبر 1941 از کشور چین مجزا ساخت.
ژاپن در جنگ اخیر از دول محور و مخالفین آمریکا و انگلیس و متفقین آنها بود و با حملۀ ناگهانی در پیرل هاربور بر سفاین آمریکا مخالفت خود را با متفقین علنی ساخت و تا 1942 فتوحات وی در مشرق آسیا به منتهای عظمت خود رسید ولی پس از شکست آلمان قوای او رو به ضعف نهاد و سرانجام بر اثر افکندن بمب اتمی در دو شهر هیروشیما و ناکازاکی و کشتن تمامی مردم بی گناه آن از صغیر و کبیر در 1945 مجبور به تسلیم بلاشرط گردید و سرزمین هائی را که از کشور چین تصرف کرده بود دولت چین بازگرفت و از جمله جزیره فرمز را که پنجاه سال پیش از چین گرفته بود و همچنین منچوری را مجدداً دولت اخیر متصرف شد.
وضع حکومت ژاپن: حکومت ژاپن از سال 1889 مشروطه شده و قوه مجریه در دست امپراطور یا میکادو است و اعلان جنگ و عقد معاهدات صلح و انتخاب وزراء و انحلال مجلس مبعوثان و تعیین جلسات مجلس اعیان از جملۀ اختیارات اوست. امپراطور را در مواقع رسمی میکادو خوانده و ملت او را پسر آسمان خطاب می کنند. وی بموجب قانون اساسی، غیرقابل عزل و دارای قدرت مطلقه می باشد و وزراء ژاپن مسئول امپراطور میباشند و در مقابل پارلمان مسئولیتی ندارند. دی یت ژاپن مرکب از دو مجلس است: یکی مجلس اعیان و دیگری مجلس مبعوثان. مجلس اعیان مرکب از شاهزادگان و اعضاءارشد خانوادۀ سلطنتی و عده ای از اعیان و رجال بزرگ کشور است که قسمتی از جانب شخص امپراطور و قسمتی ازطرف مردم انتخاب میشوند و عده ایشان در حدود چهارصد تن است و باید لااقل سی سال داشته باشند. دورۀ وکالت برخی از اعضاء این مجلس تمام عمر و دورۀ وکالت بعض دیگر هفت سال است. وکلای مجلس مبعوثان از جانب عامۀ مردم انتخاب میشوند و باید لااقل سی سال داشته باشند. مدت وکالت نمایندگان این مجلس چهار سال است. امروز عده نمایندگان مجلس مبعوثان ژاپن در حدود چهارصدو شصت تن (یک نماینده از طرف 128200 تن) است. آزادی مذهب و مطبوعات و اجتماعات و عدم عزل قضاه از اصول قوانین اساسی ژاپن میباشد. در ژاپن مذهب رسمی وجود ندارد و همه مذاهب آزاد است ولی مردم بیشتر پیرو یکی از سه دین شنتوئی و بودائی و کنفوسیوسی هستند. دین بودائی و کنفوسیوسی از راه چین به ژاپن داخل شده است، ولی مذهب شنتوئی دین ملی ژاپنی هاست و زمانی دین بودائی و کنفوسیوسی بر آن مذهب غلبه کرده بود ولی در عهد تجدید قدرت میکادوهای ژاپن این مذهب باز حیات و قوت خود را در آن کشور از سر گرفت. اصول این مذهب پرستش ارواح نیاکان و قوای طبیعت است.
جمعیت ژاپن: جمعیت ژاپن خاص بنا به احصائیۀ رسمی سال 1930، 64450000 تن بوده است و چون مساحت ژاپن بدون متصرفات آن دولت 382300 کیلومتر مربع است پس در هر کیلومتر مربعی قریب 169 تن زندگی میکنند. از سال 1925 تا 1930 یعنی در ظرف پنج سال قریب 4710900 تن بر جمعیت ژاپن افزوده شده و احصائیۀ سال 1932 نیز جمعیت ژاپن خاص را قریب 66317000 تن تعیین کرده است. احصائیۀ جمعیت ژاپن تا 1946 قریب به 73000000 تن بوده است. علت افزایش جمعیت ژاپن فزونی عده متولدین بر متوفیات است. بهمین سبب مردم ژاپن ناگزیرند که یا به سایر نواحی عالم مهاجرت کنند و یا با تصرف اراضی تازه و توسعۀ تجارت مملکت وسائل زندگانی و آسایش خود را فراهم سازند.
شهرهای ژاپن: از جمعیت ژاپن جمع کثیری روستائی و زارعند که در دهکده ها و مزارع و شهرهای کوچک بسر میبرند. از سال 1868 که ژاپن راه ترقی و تمدن پیش گرفت کم کم شهرهای صنعتی بزرگ نظیر شهرهای صنعتی اروپا و آمریکا در آن کشور پدید آمد. نخستین شهر بزرگ ژاپن توکیو است که در کنار خلیج بزرگی بهمین نام قرار دارد. بنا به احصائیۀ سال 1930 جمعیت این شهر در حدود 2070500 تن (با توابع 5311000 تن) بوده و وسعت آن 24009 هکتار است. در جنوب خلیج توکیو بندر بزرگ یوکوهاما واقع شده و فاصله آن از پایتخت سی کیلومتر است. شهر کیوتو هم که مدت یازده قرن پایتخت ژاپن بود با آنکه جمعیت فراوانی ندارد از لحاظ صنعت خالی از اهمیت نیست. بندر ازاکا یگانه شهری است که صورت قدیمی خود را کاملاً محفوظ داشته. کوچه های این شهر بیشتر تنگ و عمارات آن گذشته از کارخانه ها و مراکز صنایع، قدیمی است و چون در اطراف دلتائی بنا شده و ترعه های متعدد از میان آن میگذرد آن را نظیر شهر ونیز شمرده اند. این بندربزرگترین مرکز صنایع ژاپن است. در کنار خلیج ازاکا بندر معروف دیگری است بنام کبه که در مغرب ازاکا واقع شده و مرکز ورود امتعۀخارجی به ژاپن است. در جنوب غربی جزیره کیوشو بندربزرگ ناکازاکی مرکز روابط تجارتی ژاپن با ممالک آسیائی مخصوصاً چین و چزن (کره) و هند است. بندر هاکوداته در جنوب جزیره هوکائیدو (یزو) نیز از بنادر مهم ماهی گیری است.
شهرهای بزرگ ژاپن که جمعیت آنها از 150 هزار متجاوز است بقرار ذیل میباشد:
بندر توکیو 2070500 تن پایتخت کشور.
بندر ازاکا 2453500 \’ در جنوب هندو.
بندر ناگویا 907400 \’ در جنوب هندو.
بندر کبه 787500 \’ در کنار خلیج ازاکا.
شهرکیوتو 765000 \’ در جنوب دریاچۀ بیوا.
بندر یوکوهاما 620200\’ در کنار خلیج توکیو.
بندر هیروشیما 270000 \’ در جنوب هندو.
بندر فوکواوکا 228200 \’ در شمال غربی کیوشو.
بندر ناکازاکی 204000 \’ درمغرب کیوشو.
بندر هاکوداته 197200\’ در جنوب هوکائیدو.
بندر کوره 190200 \’ در جنوب بندر هیروشیما.
بندر سن دائی 190000 \’ در ساحل شرقی هندو.
شهر ساپورو 168500 \’ در جزیره هوکائیدو.
شهر یاواتا 168200\’ در شمال کیوشو.
شهر کوماموتو 164400 \’ در مغرب کیوشو.
بندر کانازاوا 157300 \’ در ساحل غربی هندو.
علاوه بر این، جمعیت دوازده شهر دیگر بیش از صد هزار و جمعیت 79 شهر از سی تا صد هزار است.
جغرافیای اقتصادی ژاپن
فلاحت چندی یگانه وسیلۀ امرار معاش مردم ژاپن بود، چنانکه امروز هم از وسائل مهم زندگانی ایشان بشمار میرود. در ژاپن دوسوم از اهالی در مزارع بسر میبرند، معهذا در جزایر ژاپن اراضی قابل کشت و زرع نسبت به مساحت جزایر مزبور کم است و فقط شش ملیون هکتار زمین یعنی صدی پانزده از اراضی آن مملکت قابل زراعت است و تقریباً عموم خانواده ها مالک زمینی هستند و کمتر خانواده ای است که لااقل یک هکتار زمین نداشته باشد و قریب پنج ملیون هکتار مخصوص کشت غلات است و از این مقدار درسه ملیون هکتار تنها برنج میکارند. غیر از جزیره هوکائیدو که از جهت سرمای شدید قابل کشت برنج نیست، در سایر جزایر بزرگ عموماً کشت این محصول رائج است و محصول سالیانۀ آن به یازده ملیون تن میرسد. غیر از ناحیۀ جنوبی جزیره شی ککو که در سال دوبار حاصل میدهد، در سایر نواحی فقط سالی یک مرتبه برنج میکارند، ولی پس از آنکه در ماه آبان (نوامبر) محصول برنج برداشته شد بیدرنگ نیمی از مزارع گود برنج را از خاک نیم دیگر انباشته در کشت غلات دیگر یا شلغمهای بزرگی که غالباً طول آن به یک متر میرسد و بزبان ژاپنی دائی کن نام دارد بکار میبرند. گذشته از برنج سایر غلات و حبوبی که در ژاپن کاشته میشود جو و گندم و ارزن و لوبیای قرمز است. جو و گندم را در نواحی کوهستانی مخصوصاً در جلگه های مرکزی جزیره هندو میکارند. کشت چای که مخصوص نواحی گرمسیر و مرطوب است تا سی و شش درجۀ عرض شمالی متداول میباشد. کشت توتون هم که از قرن شانزدهم بتوسط تجار پرتقالی در ژاپن معمول شده جز در جزایر شمالی در سایر نواحی رونقی ندارد. ژاپنی ها در توسعۀ زراعت پنبه کوشش بسیار کرده اند ولی باز محصول آن برای مصرف کارخانه های مملکت کافی نیست. نیشکر در جزایر جنوبی مانند شی ککو و کیوشو و مخصوصاً تائی وان کاشته میشود. تربیت کرم ابریشم در ژاپن بسیار رائج است و 95 درصد از ابریشم ژاپن از جزیره هندو حاصل میشود. محصول سالیانۀ ابریشم ژاپن قریب 300 ملیون کیلوگرم پیله است. بهای صادرات ابریشم ژاپن در سال 1932 قریب 382366000 ین یا 107483000 دلار بوده است و از این مقدار معادل 106188000 دلار به آمریکا صادر شده است.
گله داری: گله داری در ژاپن رونقی ندارد، چه مردم غالباً بنابر عقاید دینی خویش از خوردن گوشت احتراز میکنند و فقط گوشت خوک و طیوربکار میرود. عده اسبانی که در سال تربیت می کنند درحدود یک ملیون و نیم است و عده گاوانی که در امور فلاحتی بکار میبرند نیز از این مقدار بیشتر نیست.
ماهیگیری: در ژاپن ماهیگیری اهمیت بسیار دارد زیرا خوراک مردم آن بیشتر برنج و ماهی است. دریاهای اطراف ژاپن نیز بکثرت ماهی مشهور عالم است، چنانکه در هیچیک از نقاط دنیا ماهیگیری به پایۀ سواحل جزیره کارافوتو (ساخالین) نمیرسد. در مقابل جزیره هوکائیدو چون محل تلاقی جریانهای دریائی سرد و گرم است انواع ماهیها مانند ماهی روغنی و ماهی آزاد و غیره به آسانی گرفته میشود.
صنایع ژاپن
با آنکه در ژاپن امور فلاحتی در ترقی است باز محصولات فلاحتی برای تغذیۀ اهالی کافی نیست و ژاپن ناگزیر است که مقداری ماهی و برنج از هندوستان و هندوچین بخرد. پس برای جبران این امر و نیز برای اینکه حتی الامکان خود را از نفوذ اقتصادی ممالک اروپائی و آمریکائی محفوظ دارد ناچار به امور صنعتی متوجه شده و در ترویج و توسعۀ آن کوشش فراوان کرده است. صنایع ژاپن بر دو گونه است: یکی صنایع ملی قدیمی و دیگر صنایع تازۀ اروپایی. مقصود از صنایع ملی قدیمی صنایعی است که در ژاپن پیش از آنکه این کشور به تمدن اروپائی آشنا شود نیز متداول بوده است، مانند بافتن پارچه های ابریشمین بسیار لطیف و قالی و حصیرهای زیبا و ساختن ظروف چینی و بدل چینی با نقش و نگارهای دلپسند و بادبزنها و پرده های منقش و اشیاء دیگری از چوب هی نوکی یا از مینا یا از برنج و امثال آن. اینگونه صنایع هنوز هم در زندگانی اقتصادی ژاپن اهمیت و مقام خاص دارد و تا سال 1914 سی و پنج درصد از جمع مصنوعات کشور از اینگونه بود. صنایع تازۀ اروپائی از اواخر قرن نوزدهم در ژاپن رواج یافت و چنان بسرعت ترقی کرد که امروز ژاپن از جملۀ ممالک صنعتی بزرگ دنیا بشمار است. سبب ترقی فوق العادۀ اینگونه صنایع کمی مزد کارگران و مداخلۀ دولت و ترویج صنایع و کمک به مؤسسات صنعتی و ایجاد وسائل حمل و نقل و تلگراف و تلفن و امثال آن است. علاوه بر این دولت ژاپن از جنگ بین المللی اول نیز استفاده کرد و چون در جنگ مداخلۀ مستقیم مؤثری نداشت از لحاظ اقتصادی سود فراوان برد (برخلاف جنگ اخیر).
محصولات معدنی ژاپن به پایۀ چین و هند نمیرسد. معادن زغال سنگ در غالب جزایر موجود است، مخصوصاً در جزایر هندو و هوکائیدو و کیوشو که سه چهارم از محصولات زغال سنگ ژاپن از آنجاست، ولی چون زغال معادن داخلی برای کارخانه ها کافی نیست همه ساله مقداری زغال و کک از چین میخرند. معادن گوگرد ژاپن بسبب وجود کوههای آتشفشان بسیار است و از اینجهت پس از ایتالیا و آمریکا در مرتبۀ سوم قرار دارد. محصول طلا و نقرۀ ژاپن در قرون جدید معروف عالم بود و تجار پرتقالی از آن سرزمین طلای فراوان بردند، ولی امروز مهم نیست. در محصول مس نیز سرزمین ژاپن پس از ممالک متحدۀ آمریکا و شیلی و کنگوی بلژیک و کانادا در مرتبۀ پنجم است. ولی آهن قابلی ندارد. منگنز از معادن اطراف کیوتو و جزیره هوکائیدو بسیار استخراج میشود. محصول نفت ژاپن بسیار نیست و در حدود دوصدم از محصول نفت تمام دنیاست. در ژاپن از آبشارها استفادۀ بسیار میکنند و پس از ممالک متحدۀ آمریکا و کانادا هیچ کشوری در استفادۀ از قوه آب به پای ژاپن نمیرسد. از جمله مهمترین صنایع تازۀ ژاپن نساجی است که از زمان جنگ بین المللی اول ترقی بسیار کرده و مخصوصاً بافتن پارچه های ابریشمی و پشمی و پنبه ای چنان رونق یافت که ژاپن در ممالک آسیای شرقی و حتی در هندوستان از جملۀ رقیبان بزرگ انگلیس گشت. ژاپن پشم خام را از استرالیا وارد کرده و در کارخانه های داخلی برای بافتن مهیا می سازد و همه ساله مقدار کثیری آهن و فلزات دیگر از ممالک بیگانه وارد میکند و در نواحی مرکزی هندو در شهرهای ازاکا و یوکوهاما، موروران کارخانه های پولادکاری بزرگ برپاست و در بنادر ناکازاکی و کوبه و یوکوهاما و ازاکا کارخانه های کشتی سازی بسیار است. شهرازاکا و نواحی اطراف آن مرکز صنایع تازۀ ژاپن است. در این شهر کارخانه های پارچه بافی و نخ تابی بقدری است که آن را منچستر ژاپن خوانده اند. علاوه بر این شهر مزبور دارای ضرابخانه و قورخانه و کارخانه های بزرگ شیشه سازی و کاغذسازی و کبریت سازی و امثال آن است. شهرتوکیو نیز مرکز بافتن پارچه های ابریشمین و شهر ساکائی (در جنوب ازاکا) محل بافتن فرشهای کنفی و پارچه های پنبه ای است. گذشته از کارخانه های سابق الذکر کارخانه های بزرگی نیز برای کاغذسازی و ساختن اسباب بازیهای گوناگون و مواد شیمیائی وجود دارد و اجناس مزبور از جملۀ صادرات ژاپن میباشد. از زمانی که صنایع ژاپن رو به ترقی نهاد دایرۀ روابط تجارتی آن کشور نیز با ممالک دیگر توسعه یافت و در سال 1886 جمع واردات و صادرات ژاپن فقط 300 ملیون فرانک فرانسه بود، ولی تا سال 1927 حد متوسط تجارت سالیانۀ آن به ده هزار ملیون فرانک طلا رسید. از اینروی میتوان به ترقی فوق العادۀ تجارت آن مملکت پی برد. روابط تجارتی ژاپن با ممالک متحدۀ آمریکا بیش ازسایر دول عالم است، چه از ممالک مزبور همه ساله مقدار کثیری پنبه و مصنوعات فلزی میخرد و مقدار بسیاری از ابریشم و چای خود را به آن ممالک می فروشد. ژاپن قسمت مهمی از تجارت چین و هند و ممالک شرقی آسیا را پیش از جنگ اخیر به خود منحصر کرده بود، چنانکه همیشه مقدار کثیری زغال سنگ و آهن و چدن و فولاد و پنبۀ خام از چین و هند میخرید و مصنوعات کارخانه های خود مانند ماشینهای گوناگون و کاغذ و کبریت و پارچه های پنبه ای را در آن ممالک و هندوچین بفروش میرسانید. توسعۀ تجارت ژاپن در چین و هند و استرالیا موجب شکست فاحش تجارت انگلستان و ممالک متحدۀ آمریکا گردید. برای تسهیل امر تجارت دولت ژاپن در ساختن خطوط آهن و توسعۀ نیروی دریائی تجارتی کوشش بسیار کرده است. امروز طول مجموع خطوط آهن ژاپن متجاوز از 27400 کیلومتر است و عده کشتیهای تجارتی آن در سال 1932، 3338 کشتی با گنجایش 3894819 تن بوده. امروز کشتیهای شرکتهای بزرگ کشتیرانی ژاپن مانند توگوکیزن کائیشا و نی پون یوشن کائیشا و ازاکاچزن کائیشا مرتباً در اقیانوس کبیر و اقیانوس هند و حتی در دریاهای اروپائی سیر میکنند، چنانکه پیش از جنگ اخیر ازجمع واردات ژاپن شصت درصد و از جمع صادرات آن هفتادو سه درصد توسط کشتیهای ژاپنی حمل و نقل میشد.
نیروی دریائی ژاپن بموجب احصائیۀ سال 1936 بقرار ذیل بوده است:
نوع کشتی عده گنجایش
زره دار 11 307070 تن
حامل هواپیما 6 88470 تن
رزم ناو (طبقۀ 1) 13 116440 تن
رزم ناو (طبقۀ 2) 26 144325 تن
ناوشکن 115 145583 تن
زیردریائی 62 80284 تن
که جمعاً 233 کشتی بظرفیت 882172 تن میباشد.
جمع واردات ژاپن در سال 1933، 1861046000 تن و جمع صادرات آن کشور در همان سال 1917220000 تن بوده است.
متصرفات ژاپن پیش از جنگ جهانی اول: ترقی ناگهانی ژاپن و افزایش دائمی جمعیت آن کشور دولت ژاپن را به تهیۀ مهاجرنشینهاو مستعمراتی برانگیخت. مهاجرین ژاپنی نخست به جزایراقیانوس کبیر و زمینهای آمریکا متوجه شدند. جزایر هاوائی در نیمۀ دوم قرن نوزدهم مرکز مهاجرت مردم ژاپن شده بود و دولت ژاپن در صدد بود که رسماً بتصرف آن قیام کند ولی ممالک متحدۀ آمریکا پیش دستی کرد و ناگهان جزایر مزبور را در سال 1898 بتصرف درآورد و از اینجا اختلاف سیاسی شدیدی بین ممالک متحدۀ آمریکا و ژاپن که عده مهاجرینش در جزایر هاوائی متجاوز از صدهزار بود پدید آمد. در نواحی غربی ممالک متحدۀ آمریکا نیز امروز قریب 111000 مهاجر ژاپنی مسکن دارند که عده ایشان در سال 1900 فقط 24000 تن بوده است. دولت کالیفرنیا زمانی در صدد تبعید مهاجرین ژاپنی برآمدولی سایر دول متحده با این امر موافقت نکردند، اما بموجب قانون مهاجرت که از سال 1927 اجرا شده مهاجرت مردم ژاپن به ممالک مزبور دشوار گردیده است. دولت ژاپن پس از آنکه از جانب مشرق مأیوس گشت به زمینهای شرقی آسیا متوجه شد و نخست با دولت چین بر سر شبه جزیره کره از در جنگ درآمد (1894-1895) و جزیره فرمزا را با برخی جزایر کوچک دیگر از آن دولت گرفت، سپس برسر منچوری با روسیه به جنگ پرداخت و چون بر آن دولت غالب شد ناحیۀ کوان تونگ را در جنوب منچوری با نصف جزیره ساخالین تصاحب کردو شبه جزیره کره را نخست تحت الحمایۀ خود ساخت و درسال 1910 آن را رسماً تصرف کرد. جزیره فرمزا که به ژاپنی تائی وان گفته میشود از حیث محصولات منطقۀ حاره مخصوصاً خیزران و کافور و موز و قهوه و چای اهمیت فراوان دارد و مرکز آن شهر تائی هوکو است. جزیره کارافوتو (ساخالین) دارای جنگلهای سرو و کاج و زمینهای قابل زرع و گله داری بسیارو معادن زغال سنگ و طلاست و از ماهیگیری در سواحل آن استفادۀ فراوان میکنند. سرزمین چزن (کره) برای زراعت و گله داری و ماهیگیری استعداد کافی دارد و مهمترین محصول آن برنج و باقلا و پنبه است. تربیت کرم ابریشم را نیز دولت ژاپن در آنجا ترویج کرده است و معادن آهن و مس و گرافیت و طلا هم در آن فراوان است. مرکز چزن (کره) شهر کی جو است که سابقاً سئول نام داشت. سرزمین کوان تونگ در انتهای جنوبی شبه جزیره لیائوتونگ واقع شده و از سال 1905 در تصرف دولت ژاپن است. دولت ژاپن مهاجرین خود را بیشتر به مستعمرات سابق الذکر وجزیره هوکائیدو که جمعیت آن از سایر جزایر کمتر است میفرستد، ولی چون جمعیت مستملکات ژاپن از حد عادی گذشته بود دولت ژاپن متوجه اراضی منچوری و سیبری شرقی گردید و در 1932 منچوری را از چین جدا کرد و استقلال داد. در سال 1914 که جنگ بین المللی اول شروع شد دولت ژاپن نیز بنابر معاهدات سرّی که با متفقین بسته بود بر ضد آلمان قدم به میدان نهاد و شهر و خلیج کیائوچئو را که از متصرفات آلمان در مشرق چین بود تصرف کرد و این شهر را تا 1922 در تصرف داشت. در این سال به موجب قراردادهائی که پس از جنگ در اروپا بسته شد کیائوچئو را به دولت چین بازدادند ولی دولت ژاپن در مدت حکمروائی خود در این ناحیه بندر تسینگ تائو را که در کنار خلیج کیائوچئو واقع است و در حقیقت بندرگاه شهر کیائوچئو است از جملۀ مراکز صنعتی خویش ساخت و پس از بازدادن کیائوچئو باز هم قدرت اقتصادی ژاپن در آن ناحیه باقی ماند. در سال 1919 مجمع اتفاق ملل از مستعمرات سابق آلمان در اقیانوس کبیر آنچه را که در شمال خط استوا بود به دولت ژاپن بخشید. از جمله مستعمرات مذکور یکی مجمعالجزایر ماریان است و دیگر مجمعالجزایر کارولین شرقی و غربی و مجمعالجزایر مارشال و جزایر پالائوس. محصول این جزایر بیشتر نیشکر وفسفات است.
برخی از ممیزات تمدن ژاپن
حقیقت و روح تمدن ژاپن در دو عبارت طبیعی بودن و واقعی بودن، خلاصه میشود. در ژاپن چیز غیرطبیعی و یا نظری محض بهیچوجه یافت نمیشود و اصول مجرد ومبهم وجود ندارد و سادگی و طبیعی بودن از ممیزات تمدن ژاپن است. مثلاً در فن معماری ژاپنی ها هیچگاه کاخهای باعظمت و کوه آسائی مانند اهرام مصر و ابنیۀ بابل و روم نساخته اند زیرا ذوق آن ملت با معماری باعظمت سازگار نیست. معماری ژاپنی بسیار ساده و منحصر به خانه های مسکونی و یا معابد است و ذوق ژاپنی ها در ساختن ابنیۀ خود متوجه چوبهائی است که در ساختمانها مادۀ اصلی شمرده میشود. دیگر از شواهد طبیعی بودن تمدن و فرهنگ ژاپن آن است که ادبیات ژاپن با آثار زنان آغاز شده و زنان در ادبیات آن ملت موقعیت و مقامی مخصوص دارند. مسئله ای که قابل اهمیت میباشد این است که تمایل و علاقۀ مفرط این نویسندگان به طبیعت پرستی است. در دورۀ ظهور ادبیات ملی ژاپن تحصیل علوم فکری و نظری منحصر به مردان بود و آنان آن علوم و ادبیات را از زبان چینی فرامیگرفتند و نتیجۀ تحقیقات و تتبعات خود را بخط چینی مینوشتند. خط ژاپنی فقط در مباحث ساده و عامیانه مورد استعمال بود ولی زبان چینی در ژاپن بمنزلۀ زبان علمی بشمار میرفت. چون خط تصویری چینی از بیان حقیقی و طبیعی افکار ژاپنی قاصر بود از این لحاظ مردان آن زمان برای بیان اندیشه ها و احساسات خود فاقد هرگونه وسیله بودند، بعکس زنان برای اظهار افکار و خاطرات خود روش نیکوتر و آسان تری در دست داشتند و در نوشته های خود حروف کوچک و ساده و صداداری را که کانا نامیده میشود بکار میبردند و زنان به این ترتیب به شیوۀ مخصوص خود که روش ساده و عامیانه بودبه نگارش کتابهای تاریخ و وقایع روزگار خود اقدام نمودند. این تقسیم کار نشان میدهد که حروف کانا منحصربه زنان بوده و مدت دو قرن این تمایز در میان زنان و مردان باقی بود. ادبیات ژاپن بیشتر جنبۀ رآلیسم داشته و از حقیقت و طبیعت سرچشمه میگیرد، مثلاً کتاب مانی اسیو مجموعه ای است مشتمل بر پنجهزار شعر که از آغاز قرن چهارم تا اواسط قرن هشتم بتوسط زنان و مردان چندی سروده شده و امتیاز آن از آن جهت است که در این دیوان همان طور که اشعار امپراطوران و بزرگان ضبط شده آثار طبع روستائیان و شکارچیان نیز در آن درج گردیده است.
در ژاپن برای نوشتن سه قسم خط بکار برده میشود: اول، حروف تصویری چینی که فراگرفتن آن بسیار دشوار است. دوم، خط کانا یا حروف ساده و صدادار که عدد حروف آن کمتر و آسانتر است. سوم، مخلوطی از این دو نوع. این طرز در ژاپن کنونی بیشتر از دو نوع مزبور مورد استعمال است.
در خاتمه گوئیم که ملت ژاپن از آغاز تاریخ تمدن خودفرهنگ و آداب ملل بیگانه را که عالی تر از تمدن او بوده است فراگرفته و با آداب و رسوم خود تلفیق داده وخصوصیات و ممیزات ملی و نژادی و تمدنی خود را نیز در آن داخل کرده و تمدن ممتاز و نوی بوجود آورده است
نام دریائی منشعب از اقیانوس کبیر که محدود است به سیبری و منچوری و کره و جزایر ژاپن
لغت نامه دهخدا
(نَ)
ژول گابریل. نام ادیب و نویسنده و نقاد فرانسوی. مولد سن -اتین (لوآر) و وفات در پاریس (1804- 1874 میلادی)
لغت نامه دهخدا
(زِ)
پیر. نام نقاش فلاماندی. مولد آنورس (1836-1900 میلادی)
لغت نامه دهخدا
(زَ)
رنگ. بز کوهی. (برهان). وعل فارسی. ایّل. تیس جبلی. بزل (مولّد پازهر حیوانی)
لغت نامه دهخدا
(زِ)
وقتی دو صفحۀ فلزی A و B بوسیلۀ عایقی مانند هوا یا غیر آن از یکدیگر جدا شده باشند دستگاه حاصل را یک خازن الکتریکی و یا بطور اختصار خازن می گویند. همچنین سیم مسی یک کابل با روپوش فلزی آن که بین آنها مادۀ عایق وجود دارد یک خازن تشکیل می دهند. اگر دو صفحۀ A و B یک خازن را بدو قطب یک منبع جریان دائمی S مثلاً دو سر یک پیل وصل نموده در مدار جریان دو گالوانومتر G و ،G و کلید I قرار دهیم تجربه نشان میدهد در موقع بستن کلید I (با وجود آنکه بین صفحه های A و B عایق است وجریانی از این مدار نمیتواند بگذرد) گالوانمترهای Gو ،G وجود جریانی را در جهت سهم های شکل زیر نشان می دهند. بعد از اندک مدتی این جریان بکلی از بین رفته عقربه های G و ،G بسمت صفر بر می گردند و از این به بعد خازن B A مثل جسم عایقی که بین دو سر منبع S قرار گرفته باشد کار میکند. در این حالت بین دو صفحۀ A وB یک اختلاف سطح الکتریک منبع S وجود دارد بقسمی که مجموع جبری اختلاف سطح های الکتریک در مدار SABS صفر می باشد. الکتریسیته ای که در موقع بستن کلید I از سیم SGA می گذرد در روی صفحۀ A جمع میشود. بنابراین پس از آنکه شدت جریان در مدار بالا صفر شد این صفحه دارای همین مقدار الکتریسیتۀ مثبت مانند Q خواهد بود همچنین صفحۀ B دارای همین مقدار الکتریسیتۀ منفی میباشد و در این حالت گویند خازن پر شده است. تجربه نشان می دهد که اگر اختلاف سطح الکتریک منبع S را زیاد کنیم جریانی که در موقع بستن I از گالوانومترهای G و ،Gمی گذرد و بنابراین Q بهمان نسبت زیاد میشود و اگر Uاختلاف سطح الکتریک منبع S باشد چنین خواهیم داشت:
U. C = Q
Q را بار خازن AB (مقدار الکتریسته ای که روی هر یک از صفحه های خازن ذخیره شده است) و C را ظرفیت این خازن می گویند. بنابراین دیده میشود که برای یک خازن معین نسبت بار آن باختلاف سطح الکتریک بین دو صفحۀ خازن یعنی ظرفیت آن مقدار ثابتی است رابطۀ بالا را میتوان بصورت زیر نوشت:
QU = C
اگر Q بر حسب کولمب و U بر حسب ولت بیان شود C بر حسب واحد ظرفیت خازن یعنی فاراد بیان خواهد شد. وقتی دو صفحۀ یک خازن پر را به دو سر یک مقاومت الکتریکی وصل کنیم یعنی در شکل بالا بجای منبع S یک مقاومت R قرار داده کلید I را ببندیم باز گالوانمترهای G و ،G وجود جریانی را در جهت عکس سهم های شکل نشان داده بعد از اندک مدتی این جریان از بین میرود بعبارت دیگر می توان گفت در این حالت خازن AB روی مقاومت r خالی شده انرژی الکتریکی آن در این سیم بصورت حرارت ژول در می آید. واضح است مقدار انرژی الکتریکی که خازن در موقعپر شدن از منبع جریان می گیرد با مقدار انرژی الکتریکی که در موقع خالی شدن میدهد مساوی میباشد، باید دانست که جریان پرشدن یا خالی شدن خازن بین صفحه های آن و قسمتهای خارج انجام گرفته. هیچ جریانی در داخل خازن از A به B یا از B به A نمیگذرد بلکه از نتیجۀ وجود اختلاف سطح الکتریک بین دو صفحۀ خازن در یک زمان کوچک Dt جریانی مانند i از منبع جریان بسمت A و از B بسمت منبع جریان میرود و این مقدار الکتریسته یعنی iDt روی A و iDt - روی B جمع میشود و موقعی که خازن پر شد بار آن مساوی مجموع مقدارهای Dt. i در مدت پر شدن خازن خواهد بود. (از کتاب الکتریسیته تألیف عبداﷲ ریاضی صص 403- 405)
لغت نامه دهخدا
(زِ)
نگهبان. (آنندراج). خزانچی و نگهبان خزانه از لطایف. (غیاث اللغه). خزینه دار. (مهذب الاسماء).
ذخیره کننده و حفظکننده مال ذخیره. (فرهنگ نظام). خزانه دار و تحویلدار و حافظ و نگهبان خزانه. (فرهنگ نفیسی). گنجور، گنجبان. خزانه دار. مدّخر، متولی حفظ مال و انفاق. (اقرب الموارد) (المنجد). ج: خزّان و خزنه، خازنان: ما انتم له بخازنین. (قرآن 22/15). لخزنه جهنم ادعوا ربکم. (قرآن 49/40) و قال لهم خزنتها 71/39 و 73) سألهم خزنتها الم یأتکم (8/67).
ز بس کشیدن زر عطاش مانده شده ست
چو پای پیلان دو دست خازن و وزّان.
فرخی.
خازنت را گو که سنج و رایضت را گو که ران
شاعرت را گو که خوان و صاحبت را گو که پای.
منوچهری.
از غزنین نامه رسید که جملۀ خزاین دینار و درم... و همه اصناف نعمت و سلاح بخازنان سپرد. (تاریخ بیهقی). خازنی نامزد شد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 245). چون از مجلس عقد باز گردی نثارها و هدیهاکه با تو حصیری فرستاده آمده است بفرمای خازنان را که با تواند تا ببرند و تسلیم کنند. (تاریخ بیهقی ص 212). آنچه نسخت کردند از خزانه ها بیاوردند و پیش چشم کردند و برسولان سپردند و خازنی نامزد شد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 217). و در آن دو سه روز پوشیده بومنصورمستوفی را و خازن و مشرفان و دبیران خزانه دار بنشاندند. (تاریخ بیهقی ص 260). گفت احمدحسن فرمانبردارم ولی با من دبیری باید از دیوان رسالت تا اگر خداوند آنچه فرماید نبشته آید و خازنی که کسی را اگر خلعت باید داد بدهد. (تاریخ بیهقی ص 245). امیر گفت به نیم ترک رو بوسهل و خازنان و مشرفان را بگوی تا بر نسختی که ایشان را خلعت دادندی همگان را خلعت دهند و پیش آرند. (تاریخ بیهقی ص 241). بطارم دیوان رسالت بنشستندو خازنان را بخواندند. (تاریخ بیهقی ص 296). محمود طاهر پدرش مردی بود محتشم از خازنان امیر محمود. (تاریخ بیهقی ص 529). این همه خازنان راست کردند و امیر بدید و بپسندید. (تاریخ بیهقی ص 296). نماز دیگر نسختها بخواست، مقابله کرد با آنچه خازنان سلطان و مشرفان نبشته اند. (تاریخ بیهقی ص 154).
گرت بسیم و زر دین حاجت است
بر سر هر دو من از او خازنم.
ناصرخسرو.
قرآن کند همی اندر دل تو حکمت و پند
بدان سبب که بدل خازن قرآن شده.
ناصرخسرو.
هر چه جز از خازن خدای ستانی
جمله هوان است و خواری است و گدائی.
ناصرخسرو.
مشنو دروغ تا نشوی خوار از آنک
چون سیم قلب قلب بود خازنش.
ناصرخسرو.
جز که ما را نیست معلوم آنکه فرزندان تو
خازن علمند و گنجور قرانند ای رسول.
ناصرخسرو.
دام بدریا فکنده بود سلیمان
خازن انگشتری بدام برآمد.
خاقانی.
بر خازنان فکر بیارش ز راه گوش
چون موم خازنانش پس گوش چون نهی.
خاقانی.
تا که آن سلطان بخوان ماهی آمد میهمان
خازنان بحر در بر میهمان افشانده اند.
خاقانی.
تا که از خازنی و خازن احکام خطا
کان خطا را خط بطلان بخراسان یابم.
خاقانی.
دبیر است خازن به اسرارپنهان
وزیر است ضامن به اشکال پیدا.
خاقانی.
کجا خازن لشکر و گنج من
برشوت مگر کم کند رنج من.
نظامی.
هر چه بدو خازن فردوس داد
جمله در این حجرۀ ششدر نهاد.
نظامی.
چو بر زد بامدادان خازن چین
بدرج گوهرین برقفل زرین.
نظامی.
خازن خلد، هشت خلد بگشت
در خور جام تو شراب نداشت.
عطار.
خازنان هشت صنعت عاشق رویش شدند
در ثنای او چو سوسن ده زبان برداشتند.
عطار.
، زبان. (منتهی الارب) (لسان) (اقرب الموارد) (المنجد).
- خازن بهشت، خازن خلد. رضوان. نگاهبان بهشت.
- خازن جهنم، مالک دوزخ
لغت نامه دهخدا
(زَ)
آبزنی نزدیک صفاکه آب چشمه ای در آن آید. (منتهی الارب). در تاج العروس بصورت بازان ذکر شده است و گوید که نباید این کلمه معرب آبزن باشد، زیرا این محل در صفا بصورت حوض نیست بلکه ناحیۀ پستی است پلکان مانند که وسیلۀ دسترسی به آب است و آن را شخصی موسوم به بازان ساخته است وبهمین علت بدین نام موسوم شده است. (تاج العروس)
لغت نامه دهخدا
(زَ)
معرب آب زن. حوض. (تاج العروس)
لغت نامه دهخدا
(زَ)
دیوث را گویند. (آنندراج). قرمساق. کسی که دارای زن فاحشه بود. (ناظم الاطباء). و رجوع به پازن و پاژن شود
لغت نامه دهخدا
(زِ)
فرانسوا- آشیی. از سرداران کشور فرانسه که در سال 1811 میلادی در ورسای متولد شد و در 1831 بخدمتهای نظامی وارد گردید. در الجزائر خدمتهای نمایان کرد. و در کریمه به اخذ نشان موفق گشت. در ایامی که فرانسه بکمک ایتالیا با اتریش میجنگید، بازن نیز درین جنگها شرکت داشت و در همان جنگ مجروح گردید. در سال 1862 بسمت فرماندهی فوجی از افواج فرانسه مأمور مکزیک گردید و در آنجا بفرماندهی کل سپاه ارتقاء یافت و در همانجا ازدواج کرد. در 1867 بفرانسه بازخوانده شد. در جنگ بین فرانسه و آلمان (1870 میلادی) بمقام فرماندهی سپاه رسید و بعلت محصور شدن در قلعه ای و ضمناً دریافت خبر شکست ناپلئون سوم در سدان بازن نیز روحیۀ خود را باخته تسلیم گردید. بعد از عقد پیمان صلح، بازن آزاد شد و در خارج از فرانسه میزیست. در این ایام بر اثر اعلام جرمی که علیه او شد و او را به خیانت متهم نمودند، اموال او مصادره گردید و او مجبور به بازگشت بپاریس شد. در پاریس تحت تعقیب قرار گرفت وپس از محاکمات مفصل محکوم به اعدام گردید. بازن تقاضای تخفیف مجازات خود را توسط مارشال ماک ماهون بدیوان حرب فرستاد و بالنتیجه فرمان اعدام او به بیست سال زندانی تخفیف یافت. در سال 1874 میلادی بازن را به جزیره سنت مارگریت تبعید نمودند. او از آنجا به ایتالیا و بعد بسویس و سپس انگلستان و پرتقال و اسپانیا رفت و در 1887 میلادی درگذشت
لغت نامه دهخدا
گازی است که دارای بوی تند وزننده که هنگام رعد وبرق تشکیل می گردد (3O)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پازن
تصویر پازن
بز نر کوهی رنگ وعل فارسی
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه کسی را از جای خود براند. یا جا زن کردن کسی را. او را از جای خود راندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خازن
تصویر خازن
نگهبان، خزینه دار، دخیره کننده، حفظ کننده مال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مازن
تصویر مازن
تخم مور استخوان تیره پشت ستون فقرات مازو مازه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پازن
تصویر پازن
((زَ))
بز نر کوهی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خازن
تصویر خازن
((زِ))
خزانه دار، نام قطعه ای است در بعضی از دستگاه های برقی که انرژی به صورت برق در آن ذخیره می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مازن
تصویر مازن
((زِ))
مازه، ستون مهره ها، تیره پشت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خازن
تصویر خازن
انباره
فرهنگ واژه فارسی سره
خزانه دار، خزینه دار، گنجینه دار، انباردار، انباره، نگهبانی، اندوزه، کندانسر، کندانساتور
فرهنگ واژه مترادف متضاد
آرایش گر زن، وسیله ی مشاطه، نخی که با مهارت دست آرابش گر
فرهنگ گویش مازندرانی
سنگ دستی برای کوبیدن چیزی
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع اشکور تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی