- چیلانگر (گَ)
کسی که چیلان یعنی آلات و ادوات آهنی سازد. چیلان ساز. آنکه افزار آهنین کوچک سازد. چیلانی:
ز چیلانگرم شعله در جان گرفت
دلم آتش از آب حیوان گرفت.
وحید (ازآنندراج).
رجوع به چیلان شود
ز چیلانگرم شعله در جان گرفت
دلم آتش از آب حیوان گرفت.
وحید (ازآنندراج).
رجوع به چیلان شود
