جدول جو
جدول جو

معنی چهارگوهر - جستجوی لغت در جدول جو

چهارگوهر
(چَ / چِ گَ / گُو هََ)
چهارعنصر. عناصر چهارگانه:
گفتم چهارگوهر گشته ست پایدار
گفتا مزاج مختلف آرندۀ عبر.
ناصرخسرو.
رجوع به چارگوهر شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چهار گوهر
تصویر چهار گوهر
عناصر چهارگانه شامل آب، آتش، باد، خاک، چهار عنصر
چهار مادر، چهار آخر، عناصر اربعه، چهار آخشیج، آخشیجان، چهار ارکان، چهار امّهات، امّهات اربعه، امّهات سفلیٰ، چار آخشیج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چارگوهر
تصویر چارگوهر
چهارگوهر، برای مثال چو این چارگوهر به جای آمدند / ز بهر سپنجی سرای آمدند (فردوسی - ۱/۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چهارگوش
تصویر چهارگوش
ویژگی هر چیزی که دارای چهار زاویه یا چهار گوشه باشد، چهارضلعی، در ریاضیات مربع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چهارگاه
تصویر چهارگاه
از دستگاه های هفت گانۀ موسیقی ایرانی، از شعبه های بیست و چهارگانۀ موسیقی ایرانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چهارگوشی
تصویر چهارگوشی
نوعی صراحی چهار پهلو، سبویی که چهار دسته داشته باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چهارگوشه
تصویر چهارگوشه
چهارگوش، در ریاضیات چندضلعی که چهار زاویه دارد، کنایه از تخت پادشاهی، کنایه از تابوت، برای مثال در گوشه نشست و ساخت توشه / تا کی رسدش چهارگوشه (نظامی۳ - ۴۴۵)، چهار جهت، چهارسمت، چهارطرف
فرهنگ فارسی عمید
(چَ / چِ خوا / خا هََ)
کنایه از چهارعنصر است. چهارگوهر. چهارآخشیج:
وین هر چهارخواهر زاینده
با بچگان بی عدد و بی مر.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
(جَ / جُو هََ)
کنایه از عناصر اربعه و چهار ستارۀ نعش است از بنات النعش. (آنندراج). چهار عنصر و چهار ستارۀ دب اکبر. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(چَ)
دهی است از دهستان ایل تیمور بخش حومه شهرستان مهاباد. در 36هزارگزی جنوب مهاباد و 4هزارگزی خاور شوسۀ مهاباد به سردشت واقع است کوهستانی و معتدل است، 216 تن سکنه دارد. از چشمه آبیاری میشود. محصولش غلات، توتون و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ)
یکی از دستگاههای موسیقی ایرانی است. دستگاهی است بسیار قدیم و اصیل. این دستگاه جنبۀ پهلوانی و حماسی دارد و حرکت و پیشرفت را میرساند. مقدمۀ آن متین وموقر است و مویه و منصوری آن خون انگیز و مخالف آن شکایت آمیزست. مبارک باد، آواز محلی شاد و پرجنبش که درسراسر ایران در جشن های عروسی با هلهله و شادی می خوانند، در این دستگاه ساخته شده است و فواصل پی در پی و درجات آن از مایۀ ’دو’ بدین ترتیب است: ب. ب. + ط. ج. ط. ب. ب. + ط. ج. گوشه های دیگر این دستگاه عبارتند از: بدر، زابل، بسته نگار، مویه، حصار، پس حصار، معربد، مخالف، مغلوب، دوبیتی، کرشمه، حزین، خزان، حدی، ارجوزه، منصوری، ساربانک، پرپرستوک، شهرآشوب، حاشیه، لزگی، کنایه از کالبد عنصری باشد که از چهار عنصر ترکیب یافته است. (از آنندراج)
خانه چهارم نرد که برای برگرفتن یک مهره از آن چهار خال کعبتین باید. چهارخان. چارخان. رجوع به شش گاه و یک گاه شود. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ)
مربع شکل. که به شکل مربع باشد. که همچون مربع دارای چهار گوشه و چهار طرف باشد. رجوع به چارگوش شود
لغت نامه دهخدا
(چَ رِ)
دهی است از دهستان تبادکان بخش و حومه شهرستان مشهد. در 9هزارگزی شمال خاروی مشهد و 500هزارگزی خاور راه مشهد به کلات واقع است. جلگه و معتدل است، 118 تن سکنه دارد. از رودخانه آبیاری میشود. محصولش غلات، و شغل اهالی زراعت و مالداری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ گُ هََ)
چهارعنصر. چهارآخشیج. عناصر چهارگانه:
نهاد عالم و ترکیب چرخ و هفت اختر
شد آفریده به ترتیب از این چهارگهر.
ناصرخسرو.
رجوع به چارگهرو چارگوهر شود
لغت نامه دهخدا
(گَ / گُ هََ)
چارعنصر. چارآخشیج. عناصراربعه. آخشیجان. آب و خاک و باد و آتش:
چو این چارگوهر بجای آمدند
ز بهر سپنجی سرای آمدند.
فردوسی.
میراث ستان هفت کشور
منصوبه گشای چارگوهر.
نظامی.
ز آن بزرگی که در سگالش اوست
چارگوهر چهاربالش اوست.
نظامی.
جهت را شش گریبان در سرافکند
زمین را چارگوهر در برافکند.
نظامی.
و رجوع به چارگهر و چهارگوهر شود
لغت نامه دهخدا
(گُ هََ)
چارگوهر. چار عنصر. چارآخشیج. عناصر اربعه. آب و خاک و باد و آتش:
پسری چون تو نزادند در این شش روزن
هفت سیاره و نه دایره و چارگهر.
سنایی.
پیر حکمت نه پیر هفت اختر
پیر ملت نه پیر چارگهر.
سنایی.
بر هفت خزانه در گشاده
بر چارگهر قدم نهاده.
نظامی.
و رجوع به چارگوهر و چهارگوهر شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از چهار گوهر
تصویر چهار گوهر
چهار عنصر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چارجوهر
تصویر چارجوهر
چهار عنصر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چهار جوهر
تصویر چهار جوهر
چهار عنصر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چهار گهر
تصویر چهار گهر
چهار عنصر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چار گوهر
تصویر چار گوهر
چهار عنصر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چارگهر
تصویر چارگهر
چهار عنصر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چهارگاه
تصویر چهارگاه
یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی که جنبه حماسی و پهلوانی دارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چهارجوهر
تصویر چهارجوهر
((~. جَ هَ))
چهار ستاره از بنات النعش که آن ها را نعش گویند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چهارگوش
تصویر چهارگوش
مربع
فرهنگ واژه فارسی سره