چهاردیواری زمینی که در چهار سمت آن دیوار باشد، خانه مثلاً چهاردیواری، اختیاریزمینی که در چهار سمت آن دیوار باشد، خانه مثلاً چهاردیواری، اختیاری تصویر چهاردیواری فرهنگ فارسی عمید
چهاردیواری ((چَ یا چَ)) هر جا که از چهارطرف محصور و دیوار باشد، محوطه، خانه و کاشانههر جا که از چهارطرف محصور و دیوار باشد، محوطه، خانه و کاشانه تصویر چهاردیواری فرهنگ فارسی معین