چهار سمت، یعنی مشرق، مغرب، شمال و جنوب: و اگر از چهارطرف جائی پیدا میکرد که کسی ناخنی بند تواند کرد... (مجمل التواریخ گلستانه ص 18). رجوع به چارطرف شود
چهار سمت، یعنی مشرق، مغرب، شمال و جنوب: و اگر از چهارطرف جائی پیدا میکرد که کسی ناخنی بند تواند کرد... (مجمل التواریخ گلستانه ص 18). رجوع به چارطرف شود
قسمی شیشه. (یادداشت مؤلف). ظرف شیشه ای مکعب مستطیل شکل که آب یا نوشابه را بکار دارند، چهارپهلو، دارای چهارپره، قسمی چماق که بر سرآن آهنی گنده و چهارپر است. (یادداشت مؤلف) ، دارای بال برای پریدن. رجوع به چارپر شود
قسمی شیشه. (یادداشت مؤلف). ظرف شیشه ای مکعب مستطیل شکل که آب یا نوشابه را بکار دارند، چهارپهلو، دارای چهارپره، قسمی چماق که بر سرآن آهنی گنده و چهارپر است. (یادداشت مؤلف) ، دارای بال برای پریدن. رجوع به چارپر شود
ده کوچکی است از دهستان سرجهان بخش بوانات و سرجهان شهرستان آباده که در 74 هزارگزی جنوب خاوری سوریان واقع است. ناحیه ای است کوهستانی و 20 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
ده کوچکی است از دهستان سرجهان بخش بوانات و سرجهان شهرستان آباده که در 74 هزارگزی جنوب خاوری سوریان واقع است. ناحیه ای است کوهستانی و 20 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان بالارخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه، 113 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود. محصولش غلات، چغندرقند است. شغل اهالی زراعت و کرباس بافی و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان بالارخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه، 113 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود. محصولش غلات، چغندرقند است. شغل اهالی زراعت و کرباس بافی و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
از چهار + دهه، صفت نسبی (ده + ه) منسوب به عدد ده، چهار مرتبه ده تا. چهل تا. عدد ده راواحد مرتبۀ دوم یا مرتبۀ دهگان (عشرات) قرار میدهند و آن را یک دهه مینامند و از آن یکی از سه بخش سه گانه ماه اراده کنند، چنانکه دهۀ آخر ماه صفر. یا دهۀ اول ماه محرم، یعنی ده روز متوالی آخر ماه صفر وده روز متوالی اول تا دهم ماه محرم. و یا یکی از بخشهای دهگانه قرن (صد سال) را منظور دارند چنانکه دهۀ دوم قرن پنجم، یعنی سالهای 411 تا 420 و جز آن
از چهار + دهه، صفت نسبی (ده + هَ) منسوب به عدد ده، چهار مرتبه ده تا. چهل تا. عدد ده راواحد مرتبۀ دوم یا مرتبۀ دهگان (عشرات) قرار میدهند و آن را یک دهه مینامند و از آن یکی از سه بخش سه گانه ماه اراده کنند، چنانکه دهۀ آخر ماه صفر. یا دهۀ اول ماه محرم، یعنی ده روز متوالی آخر ماه صفر وده روز متوالی اول تا دهم ماه محرم. و یا یکی از بخشهای دهگانه قرن (صد سال) را منظور دارند چنانکه دهۀ دوم قرن پنجم، یعنی سالهای 411 تا 420 و جز آن
بحر هفتم از اصول هفده گانه موسیقی. (فرهنگ فارسی معین) ، نواختن ضرب چنانکه در زورخانه ها معمول است، کنایه از تراشیدن موی ریش و سبیل و ابرو چنانکه بعضی قلندران کنند، لعن چهارضرب، لعنی که عوام متعصب شیعه کنند. رجوع به چارضرب و لعن شود
بحر هفتم از اصول هفده گانه موسیقی. (فرهنگ فارسی معین) ، نواختن ضرب چنانکه در زورخانه ها معمول است، کنایه از تراشیدن موی ریش و سبیل و ابرو چنانکه بعضی قلندران کنند، لعن چهارضرب، لعنی که عوام متعصب شیعه کنند. رجوع به چارضرب و لعن شود
مرکّب از: چهار + صد، عددی که از چهار برابر کردن عدد صد پیدا شود و نمایندۀ آن در ارقام ’400’ و در حساب جمل ’ت’ است. (از یادداشت مؤلف)، اربعمائه: بفرمود تا آن چهارصد مرد رابند گران برنهادند و در آن چهارصفه محبوس کردند. (اسکندرنامه نسخۀ سعید نفیسی) : سریّه، چهارصد مرد
مُرَکَّب اَز: چهار + صد، عددی که از چهار برابر کردن عدد صد پیدا شود و نمایندۀ آن در ارقام ’400’ و در حساب جمل ’ت’ است. (از یادداشت مؤلف)، اربعمائه: بفرمود تا آن چهارصد مرد رابند گران برنهادند و در آن چهارصفه محبوس کردند. (اسکندرنامه نسخۀ سعید نفیسی) : سَریّه، چهارصد مرد
دهی است از دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد. در 24هزارگزی شمال باختری اسفراین واقع است. 624 تن سکنه دارد. از رودخانه آبیاری میشود. محصولش غلات، پنبه، زیره و انواع میوه است. شغل اهالی زراعت و مالداری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد. در 24هزارگزی شمال باختری اسفراین واقع است. 624 تن سکنه دارد. از رودخانه آبیاری میشود. محصولش غلات، پنبه، زیره و انواع میوه است. شغل اهالی زراعت و مالداری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان حومه بخش دهخوارقان شهرستان تبریز، 398 تن سکنه دارد. از رود خانه چهاربرود آبیاری میشود. محصولش غلات، حبوبات، توتون و بادام است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان حومه بخش دهخوارقان شهرستان تبریز، 398 تن سکنه دارد. از رود خانه چهاربرود آبیاری میشود. محصولش غلات، حبوبات، توتون و بادام است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است در بجنورد، زراعتش آبی و هوایش ییلاقی است. از چشمه آبیاری میشود، پانزده خانوار سکنه دارد. (مرآت البلدان ج 4 ص 298). دهی است از دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد، 711 تن سکنه دارد. از رودخانه آبیاری میشود. محصولش غلات و بنشن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران 9)
دهی است در بجنورد، زراعتش آبی و هوایش ییلاقی است. از چشمه آبیاری میشود، پانزده خانوار سکنه دارد. (مرآت البلدان ج 4 ص 298). دهی است از دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد، 711 تن سکنه دارد. از رودخانه آبیاری میشود. محصولش غلات و بنشن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران 9)
دهی است از دهستان بهمئی بخش کهکیلویۀ شهرستان بهبهان، 100 تن سکنه دارد. از رود خانه پوتو آبیاری میشود. محصولش غلات، برنج، پشم ولبنیات و صنایع دستی قالی، قالیچه، جاجیم و پارچه بافی برای چادر است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان بهمئی بخش کهکیلویۀ شهرستان بهبهان، 100 تن سکنه دارد. از رود خانه پوتو آبیاری میشود. محصولش غلات، برنج، پشم ولبنیات و صنایع دستی قالی، قالیچه، جاجیم و پارچه بافی برای چادر است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
درد زاهو. درد وضع حمل زنان. درد شدید زن هنگام وضع حمل. آخرین و سخت ترین درد بچه زائیدن زنان. سخت ترین درد زه نزدیک به زادن. موقع سخت درد زه. درد شدید زایمان
درد زاهو. درد وضع حمل زنان. درد شدید زن هنگام وضع حمل. آخرین و سخت ترین درد بچه زائیدن زنان. سخت ترین درد زه نزدیک به زادن. موقع سخت درد زه. درد شدید زایمان
نوعی از لباس پادشاهان و امرا: (دامن آلوده مکن چارقب هستی را جامه عاریه را پاک نگه باید داشت) (شفیع اثر) توضیح این کلمه را مولف غیاث ترکی دانسته ولی در فرهنگ نظام (قب) عربی (پاره های درون جیب پیراهن) محسوب شده و همین صحیح مینماید. برخی (چارقد) را محرف همین کلمه دانند
نوعی از لباس پادشاهان و امرا: (دامن آلوده مکن چارقب هستی را جامه عاریه را پاک نگه باید داشت) (شفیع اثر) توضیح این کلمه را مولف غیاث ترکی دانسته ولی در فرهنگ نظام (قب) عربی (پاره های درون جیب پیراهن) محسوب شده و همین صحیح مینماید. برخی (چارقد) را محرف همین کلمه دانند