معنی چهاردهم
- چهاردهم(چَ/ چِ دَ هَُ)
- مرکب از: میان + گی، میانجی، واسطه، سبب، ذریعه، ذرعه، (یادداشت مؤلف)،
توسط، (آنندراج) (یادداشت مؤلف)، میانجی گری، وساطت، (یادداشت مؤلف)،
- میانگی کردن، وساطت، میانجی گری، میانجی شدن، توسط، (یادداشت مؤلف) : در میان زن و شوهر میانگی نکنید، (از امثال و حکم)
