جدول جو
جدول جو

معنی چنار - جستجوی لغت در جدول جو

چنار
نام درخت معروف و مشهور که شعراء برگ آنرا بکف دست پنجه گشاده تشبیه کرده اند و عمر درخت بهزار سال میرسد
فرهنگ لغت هوشیار
چنار
((چَ))
از درختان بی میوه، دارای برگ های پهن و پنجه ای، یکی از درختان زیبا و پر دوام با تنه ای بسیار قطور، چنال، صنار، ارس
تصویری از چنار
تصویر چنار
فرهنگ فارسی معین
چنار
درختی با ساقۀ قطور، برگ های پهن و چوب محکم که در صنعت به کار می رود
تصویری از چنار
تصویر چنار
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

رنگی است مخلوط از آبی و زرد پر رنگ بطوریکه آبی آن از زرد بیشتر باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چنور
تصویر چنور
(دخترانه و پسرانه)
گیاهی خوشبو
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از انار
تصویر انار
(دخترانه)
میوه ای خوراکی با دانه های قرمز یا سفید فراوان و مزه ترش یا شیرین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بنار
تصویر بنار
(پسرانه)
دامنهکوهکه رو به دشت است (نگارش کردی: بنار)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هنار
تصویر هنار
(دخترانه)
انار (نگارش کردی: ههنار)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از چنگر
تصویر چنگر
آنقوت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از چنگار
تصویر چنگار
سرطان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از چنبر
تصویر چنبر
حلقه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کنار
تصویر کنار
جنب
فرهنگ واژه فارسی سره
کمربند یکه مسیحیان ذمی بحکم مسلمانان بر کمر میبسته اند تا از مسلمانان باز شناخته شوند
فرهنگ لغت هوشیار
هر چیز دو رنگ عموما، کبوتری سبز که خالهای سیاه دارد، اسبی که نقطه ها و گلهای سیاه با غیر رنگ اصلی خود بریدن دارد ابرش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چنگار
تصویر چنگار
خرچنگ
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره اسفناجیان و یکی از گونه های گیاه پازی میباشد و دارای انواع متعدد است. چغندر معمولی گیاهی است دو ساله در سال اول مواد غذایی را در ریشه ستبرش اندوخته میکند و در سال دوم گل و بذر میدهد. چغندر معمولی در حدود 2 تا 6 مواد قندی دارد پنجر پنجار. یا چغندر قند. گونه ای از چغندر که برای استفاده از قند ذخیره شده در ریشه اش کشت میشود و در کارخانه های قند سازی قند آنرا استخراج میکنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چنبر
تصویر چنبر
محیط دایره را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
مخفف چون آن، چونان و مانند آن، چونان، و چنانچون هم گفته شده کوشیدن، کوشش و جد و جهد
فرهنگ لغت هوشیار
درختی از تیره نزدیک به گزنه ها که یکی از درختان زیبا و پر دوام است و تنه اش بسیار قطور و ارتفاعش به 30 تا 40 متر میرسد. این درخت دارای پهنه وسیعی از لحاظ شاخ و برگ است و بر فضایی وسیع سایه میگستراند ارس صنار. درختی از تیره پروانه واران جزو دسته گل ابریشم ها که از هند و شمال افریقا وارد ایران شده و در باغهای جنوب ایران کاشته میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چهار
تصویر چهار
عدد اصل میان سه و پنج دو برابر دو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چکار
تصویر چکار
مرکب از چه کار و کدام کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چغار
تصویر چغار
زی بی حیا و بد زبان
فرهنگ لغت هوشیار
درختچه ای از تیره موردیها که گاهی آنرا تیره ای مستقل محسوب دارند و بنام انارها نامند. پوست آن خاکستری و برگهایش بیضوی و گلهایش باالنسبه بزرگ و قرمز رنگ است رمان ارز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنار
تصویر تنار
از واژه پارسی تنور تنورگر تنوری
فرهنگ لغت هوشیار
موضعی است از دریا که آبش تنگ باشد و تهش گل بوده و بیم آن باشد که کشتی در آنجا بند شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شنار
تصویر شنار
ننگ و رسوایی کبک رومی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چهار
تصویر چهار
عدد اصلی بعد از سه و پیش از پنج، ۴
چهار و هفت: چاروهفت، کنایه از چهار عنصر و هفت سیاره، عناصر اربعه و سیارات سبعه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انار
تصویر انار
میوه ای خوراکی با پوستی سفید یا سرخ، دانه های قرمز یا سفید آبدار، با مزۀ ترش یا شیرین که از آب آن رب تهیه می شود و در پختن برخی خوراک ها کاربرد دارد، درخت این میوه با برگ های ریز و سرخ رنگ و ساقۀ خاردار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چنبر
تصویر چنبر
محیط دایره، حلقه، هر چیز دایره مانند،
در علم زیست شناسی دو استخوان در دو طرف بالای سینه که به صورت افقی بین جناغ سینه و استخوان کتف قرار دارد، ترقوه،
در موسیقی حلقۀ چوبی دایره یا دف که روی آن پوست می کشند، در موسیقی بحر دوازدهم از اصول هفت گانۀ موسیقی
چنبر زدن: دور خود حلقه زدن مانند حلقه زدن ما
چنبر ساختن: مانند حلقه کرد
چنبر مینا: کنایه از آسما
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شنار
تصویر شنار
عار، ننگ، زشت ترین عیب
شوم، کسی که هر کجا پا بگذارد بدبختی و مصیبت پیدا شود، مشئوم، پاسبز، منحوس، مشوم، نامبارک، میشوم، نامیمون، خشک پی، بدیمن، مرخشه، سیاه دست، بدشگون، نحس، بداغر، بدقدم، سبز پا، سبز قدم، تخجّم، نافرّخ، شمال برای مثال زان که بی شکری بود شوم و شنار / می برد بی شکر را در قعر نار (مولوی - ۷۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چنان
تصویر چنان
آن طور، آن سان، آن گونه مانند آن، چونان
چنان چون: مانند، مثل، همان گونه که، همان سان که، چنانچون، برای مثال به سان آتش تیز است عشقش / چنان چون دوزخش همرنگ آذر (دقیقی - ۱۰۰)
چنانچون: مانند، مثل، همان گونه که، همان سان که، چنان چون
چنانچه: آن طور، آن سان، به طوری که، بنابرآنچه، اگر، در صورتی که، چون آنچه
چون آنچه: آن طور، آن سان، به طوری که، بنابرآنچه، اگر، در صورتی که، چنانچه
چنان که: به طوری که، آن سان که، آن طورکه مانند آن که، چون آن که: ون آن که: به طوری که، آن سان که، آن طورکه مانند آن که، چنان که
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چنگار
تصویر چنگار
نوعی بیماری که ورم و زخم آن شبیه پای خرچنگ است، در علم زیست شناسی خرچنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کنار
تصویر کنار
میوۀ سدر، درخت سدر، درختی گرمسیری و تناور با برگ های ریز و میوۀ کوچک و خوردنی که برگ آن برای شستشوی مو به کار می رود، شجر النبق، سدره، سدرة المنتهیٰ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چدار
تصویر چدار
پابند، ریسمانی که با آن پای حیوان یا اسیر یا مجرم را ببندند، پاوند، پای بند، پای وند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منار
تصویر منار
مناره ها، جاهای نور، جاهای روشنایی، سازه هایی بلند و ستون مانند بر بالای مساجد و معابد که از آنجا اذان می گویند، گلدسته ها، جمع واژۀ مناره
فرهنگ فارسی عمید