- چفسیدنی
- هر چیز که خاصیت چسبیدگی دارد چسبیدنی دوسیدنی
معنی چفسیدنی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ملصق شدن پیوست، میل کردن منحرف شدن (از راه راست)
چسبنده بودن چسبناک بودن
در خور پرسیدن لایق پرسیدن محتاج پرسیدن محتاج سوال
در خور پوسیدن آنکه بپوسد
چسبیدن
ملصق دوسیده چسبیده
چفتن خمیدن خم شدن
لایق چشیدن طعام یا شرابی که برای مزه کردن و آزمودن بر زبان زنند
خفتن خوابیدن
گرم شدن از تف آتش یا آفتاب تفیدن
قابل چریدن، درخور چریدن، ویژگی علفزاری که گیاه های آن قابل چریدن باشد
گرم شدن از تف آتش یا آفتاب، برای مثال از گرمی آفتاب سوزان / تفسید به وقت نیم روزان (نظامی۳ - ۴۳۲) تا نتفسید از آفتاب سرش / نه ز خود بود و نز جهان خبرش (نظامی۴ - ۶۴۷)
چفتن، چفته شدن، خمیدن، خم شدن
لایق و قابل چشیدن، در خور چشیدن
چسبیدن، متصل شدن و پیوستن چیزی به چیز دیگر با ماده ای چسبناک، چیزی را محکم به دست گرفتن، محکم پیوستن به کسی یا چیزی، مطلوب و دلپذیر بودن
چس دادن فسوه دادن