جدول جو
جدول جو

معنی چطو - جستجوی لغت در جدول جو

چطو
چه طور
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چغو
تصویر چغو
جغد، پرنده ای وحشی و حرام گوشت با چهرۀ پهن و چشم های درشت، پاهای بزرگ و منقار خمیده که در برخی از انواع آن در دو طرف سرش دو دسته پر شبیه شاخ قرار دارد، بیشتر در ویرانه ها و غارها به سر می برد و شب ها از لانۀ خود خارج می شود و موش های صحرایی و پرندگان کوچک را شکار می کند به شومی و نحوست معروف است، مرغ حق، آکو، هامه، کول، کلک، کوکن، کلیک، کوف، پسک، بوف، کنگر، شباویز، پژ، مرغ بهمن، مرغ شباویز، مرغ شب آویز، بوم، پشک، پش، بیغوش، چوگک، اشوزشت، کوچ، بایقوش برای مثال اگر بازی اندر چغو کم نگر / وگر باشه ای سوی بطّان مپر (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۱۰۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بطو
تصویر بطو
درنگ کردن، دیر کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چپو
تصویر چپو
غارت، یغما، چپاول
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چتو
تصویر چتو
پرده، تجیر، برای مثال دگر ریاحین چون دختران دامن کش / گرفته گرد خواتین گل زرشک چتو (نزاری - رشیدی - چتو)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چنو
تصویر چنو
مانند او، برای مثال از آن کز تو ترسد بترس ای حکیم / و گر با چنو صد برآیی به جنگ (سعدی - ۶۵)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چلو
تصویر چلو
برنج پخته و آبکش شده که آن را با خورش یا کباب می خورند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چاو
تصویر چاو
پول کاغذی در دورۀ مغول، اسکناس
بانگ کردن و نالیدن، چاویدن
چاوچاو: سر و صدای پرنده به هنگام خطر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خطو
تصویر خطو
فاصلۀ میان دو پا در راه رفتن، گام، قدم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چچو
تصویر چچو
پستان زن یا حیوان ماده
فرهنگ فارسی عمید
(چِ طَ / طُو)
چگونه و چه وضع. (ناظم الاطباء). در تداول عامه، بمعنی چگونه و چسان و چه جور، چنانکه از کسی پرسند: احوالت چطور است ؟ یا فلان کس کارش چطور است ؟ ، در تداول عامه بمعنی چه، چنانکه در برابر وقوع حادثه ای یا شنیدن خبری گویند: چطور شد؟ یا چطور شده ؟ و رجوع به چه شود، در تداول عامه، بمعنی چه قسم و چه نوع
لغت نامه دهخدا
تصویری از حطو
تصویر حطو
جنباندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مطو
تصویر مطو
ترکه، خوشه، ستاک شاخ نو رسته که بر شاخ کهن بر آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قطو
تصویر قطو
گرانرفتاری، پروازکردن به جای گام برداشتن ازخوشی وسرمستی سبکروی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سطو
تصویر سطو
تاخت، چیرگی، فرو گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خطو
تصویر خطو
گام زدن
فرهنگ لغت هوشیار
آلتی آهنی که آنرا گرم کنند و کیسی و چین و نورد جامه را توسط آن بر طرف سازند و یا در طول ساق شلوار خط ایجاد کنند. سابقا بجای آلت آهنین کنونی نیم خمی را بر جایی نصب میکردند و بزیر آن آتش میافروختند و جامه بر نیم خم میکشیدند. یا اتوی برقی (الکتریکی)، اتویی که حرارت آن بوسیله یک صفحه عایق میکا که دور آن سیم فرونیکل پیچیده شده و دو سر آن بدو شاخه برق وصل است تاء مین میگردد. چین بر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چطور
تصویر چطور
چگونه، چسان: (احوالت چطور است)، چه: در برابر وقوع حادثه یا شنیدن خبری گویند: چطور شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چغو
تصویر چغو
گنجشک
فرهنگ لغت هوشیار
آلتی مرکب از تیغه فولادین و دسته های چوبین و آن برای بریدن و تراشیدن بکار رود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چلو
تصویر چلو
غذایی که از برنج سازند و با خورشها خورند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چنو
تصویر چنو
مانند او مثل او
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چپو
تصویر چپو
تاخت و تاراج و یغما
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چچو
تصویر چچو
پستان (زن یا جانور ماده)
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی اسکناس، گونه ای از چرم که نخستین بار در کشور چین معمول گردید، و بانگ و صدای ناله و زاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چشو
تصویر چشو
کلمه ای که خر را گویند تا بایستد چش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بطو
تصویر بطو
درنگی وآهستگی، گرانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چسو
تصویر چسو
آنکه چس بسیار کند کسی که فسوه بسیار دهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چلو
تصویر چلو
((چُ یا چِ لُ))
برنج پخته و آبکش شده که با خورش خورند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چچو
تصویر چچو
((چُ))
پستان (زن یا جانور ماده)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چنو
تصویر چنو
((چُ))
چون او، مانند او، مثل او
فرهنگ فارسی معین
پول کاغذی که در زمان سلطنت گیخاتوخان پادشاه مغولی ایران در سال 693 ه.ق. معمول گردید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چپو
تصویر چپو
((چَ پَ یا پُ))
یغما، تاراج
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چطور
تصویر چطور
چگونه، چسان
فرهنگ واژه فارسی سره
چسان، چگونه، به چه نحو، به چه طریق
فرهنگ واژه مترادف متضاد