معنی چسور - جستجوی لغت در جدول جو

چسور

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چنور — تصویر چنور

(دخترانه و پسرانه)

گیاهی خوشبو

فرهنگ نامهای ایرانی

تصویری از بسور — تصویر بسور

بشور، لعن، نفرین، دعای بد

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از چگور — تصویر چگور

نوعی دوتار که بیشتر در میان صحرانشینان و روستاییان متداول است، نوعی ساز سیمی سادهبرای مثال طنینش چنان می نماید ز دور / که از پهنۀ دشت بانگ چگور (بهار - ۹۴۴)

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از خسور — تصویر خسور

پدرزن، پدرشوهر

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از مسور — تصویر مسور

دارای النگو یا دستبند، زینت یافته، آراسته شده

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از جسور — تصویر جسور

شجاع، دلیر، بی باک، گستاخ

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از یسور — تصویر یسور

پیروز، منگیا گر (قمار باز)

فرهنگ لغت هوشیار

جای دستبند دارای سوار دارنده دستبند: . . و ساق و ساعد ما را بعادت نسوان مسور و مخلخل نیافته اند

فرهنگ لغت هوشیار

جمع کسر، پاره های اعداد و مانند نصف و ثلث و ربع، کسرها و عددهای کسری، کمی ها و نقصانها

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از قسور — تصویر قسور

شیر ازجانوران

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از نسور — تصویر نسور

جمع نسر، کرکسان لاشخوران جمع نسرکرکسها

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از خسور — تصویر خسور

زیان زده، زیان کردن، زیانکاری، زیان ضرر

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حسور — تصویر حسور

فرو ماندگی، آشکاری، دور نابینی از بیماری های چشم

فرهنگ لغت هوشیار

قسمی ساز روستایی از ذوی الاوتار که نزد ترکان و ترکمانان رواج دارد و نوازنده آنرا (عاشق) نامند

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از چطور — تصویر چطور

چگونه، چسان: (احوالت چطور است)، چه: در برابر وقوع حادثه یا شنیدن خبری گویند: چطور شده

فرهنگ لغت هوشیار

روسی اندازه ای است: 125 گرم یک چهارم گیر وانکه تقریبا برابر با 125 گرم

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از جسور — تصویر جسور

دلیری کردن، دلیری نمودن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از بسور — تصویر بسور

غلبه نمودن، روی ترش کردن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از جسور — تصویر جسور

((جَ))

گستاخ، دلیر

فرهنگ فارسی معین

تصویری از چگور — تصویر چگور

((چُ))

نوعی ساز سیمی ساده که بین روستاییان و ترکان و ترکمانان رواج دارد و نوازنده آن را «عاشق» می نامند، چگر

فرهنگ فارسی معین

تصویری از کسور — تصویر کسور

((کُ))

جمع کسر

فرهنگ فارسی معین

تصویری از چطور — تصویر چطور

چگونه، چسان

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از جسور — تصویر جسور

گستاخ، بی باک، دلیر

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از جسور — تصویر جسور

Bold, Daring, Emboldened

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از جسور — تصویر جسور

audacieux

دیکشنری فارسی به فرانسوی

تصویری از جسور — تصویر جسور

смелый , дерзкий , воодушевлённый

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از جسور — تصویر جسور

kühn, ermutigt

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از جسور — تصویر جسور

сміливий

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از جسور — تصویر جسور

odważny

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از جسور — تصویر جسور

大胆的 , 鼓舞的

دیکشنری فارسی به چینی

تصویری از جسور — تصویر جسور

audacioso, ousado, encorajado

دیکشنری فارسی به پرتغالی

تصویری از جسور — تصویر جسور

audace

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

تصویری از جسور — تصویر جسور

audaz, envalentonado

دیکشنری فارسی به اسپانیایی

تصویری از جسور — تصویر جسور

moedig, gedurfd, bemoedigd

دیکشنری فارسی به هلندی