جدول جو
جدول جو

معنی چروکیدن - جستجوی لغت در جدول جو

چروکیدن
ناصاف و دارای چین و شکن شدن، چروک خوردن، چروک برداشتن، چروک شدن
تصویری از چروکیدن
تصویر چروکیدن
فرهنگ فارسی عمید
چروکیدن
(تَ)
چین دار شدن و تا خوردن. (ناظم الاطباء). چین خوردن. چروک خوردن. پر چین و شکن شدن. چین و چروک شدن
لغت نامه دهخدا
چروکیدن
چروک یافتن پرچین و چروک گردیدن
تصویری از چروکیدن
تصویر چروکیدن
فرهنگ لغت هوشیار
چروکیدن
((چُ دَ))
چروک شدن
تصویری از چروکیدن
تصویر چروکیدن
فرهنگ فارسی معین
چروکیدن
چروک خوردن، چین وچروک دار شدن، ناصاف شدن، بی اتو شدن
متضاد: صاف شدن، اتودار شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
چروکیدن
للتّجعّد
تصویری از چروکیدن
تصویر چروکیدن
دیکشنری فارسی به عربی
چروکیدن
Crumple
تصویری از چروکیدن
تصویر چروکیدن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
چروکیدن
froisser
تصویری از چروکیدن
تصویر چروکیدن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
چروکیدن
buruşturmak
تصویری از چروکیدن
تصویر چروکیدن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
چروکیدن
سکیڑنا
تصویری از چروکیدن
تصویر چروکیدن
دیکشنری فارسی به اردو
چروکیدن
ভাঁজ পড়া
تصویری از چروکیدن
تصویر چروکیدن
دیکشنری فارسی به بنگالی
چروکیدن
kunja
تصویری از چروکیدن
تصویر چروکیدن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
چروکیدن
לקמט
تصویری از چروکیدن
تصویر چروکیدن
دیکشنری فارسی به عبری
چروکیدن
주름지다
تصویری از چروکیدن
تصویر چروکیدن
دیکشنری فارسی به کره ای
چروکیدن
しわを寄せる
تصویری از چروکیدن
تصویر چروکیدن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
چروکیدن
सिकुड़ना
تصویری از چروکیدن
تصویر چروکیدن
دیکشنری فارسی به هندی
چروکیدن
menggulung
تصویری از چروکیدن
تصویر چروکیدن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
چروکیدن
พับ
تصویری از چروکیدن
تصویر چروکیدن
دیکشنری فارسی به تایلندی
چروکیدن
kreuken
تصویری از چروکیدن
تصویر چروکیدن
دیکشنری فارسی به هلندی
چروکیدن
arrugar
تصویری از چروکیدن
تصویر چروکیدن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
چروکیدن
sgualcire
تصویری از چروکیدن
تصویر چروکیدن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
چروکیدن
amassar
تصویری از چروکیدن
تصویر چروکیدن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
چروکیدن
皱折
تصویری از چروکیدن
تصویر چروکیدن
دیکشنری فارسی به چینی
چروکیدن
pomarszczyć
تصویری از چروکیدن
تصویر چروکیدن
دیکشنری فارسی به لهستانی
چروکیدن
зморщувати
تصویری از چروکیدن
تصویر چروکیدن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
چروکیدن
zerknittern
تصویری از چروکیدن
تصویر چروکیدن
دیکشنری فارسی به آلمانی
چروکیدن
смять
تصویری از چروکیدن
تصویر چروکیدن
دیکشنری فارسی به روسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چروکیده
تصویر چروکیده
چروک خورده، پرچین، چیزی که چین و شکن بسیار دارد، پر پیچ و خم
پرشکن، پر پیچ و تاب، پرگره، پرآژنگ، پرنورد، پرشکنج، پرکوس، پرماز، انجوخیده، آژنگ ناک
فرهنگ فارسی عمید
(فَ دَ / دِ شُ دَ)
ترنجیدن. (یادداشت مؤلف). چین افتادن روی چیزی بر اثر خشک شدن یا بر روی انسان بر اثر پیری و لاغری و مانند آن. چروک خوردن. پلاسیدن. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
جین افتادن روی چیزی بر اثر خشک شدن یا بر روی انسان بر اثر پیری و لاغری و مانند آن چروک خوردن پلاسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چروکیده
تصویر چروکیده
چروک یافته پر چین و چروک شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چروکیده
تصویر چروکیده
Rumpled
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از چروکیده
تصویر چروکیده
помятый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از چروکیده
تصویر چروکیده
zerknittert
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از چروکیده
تصویر چروکیده
зім'ятий
دیکشنری فارسی به اوکراینی