جدول جو
جدول جو

معنی چرخان - جستجوی لغت در جدول جو

چرخان
چرخنده، گردان، در حال چرخیدن
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
فرهنگ فارسی عمید
چرخان
(چُ)
مؤلف مرآت البلدان نویسد: ’بعقیدۀ صاحب معجم البلدان شهریست در خوزستان در نزدیکی شوش’. (از مرآت البلدان ج 4 ص 218). در معجم البلدان ’جرخان’ (با جیم) بضم اول شهری بخوزستان نزدیک شوش یاد شده است
لغت نامه دهخدا
چرخان
(چَ)
گردان. گردگردان. چرخنده، در حال چرخیدن، در حال چرخانیدن
لغت نامه دهخدا
چرخان
چرخنده، دوار، گردان
فرهنگ واژه مترادف متضاد
چرخان
الدّوريّة
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
دیکشنری فارسی به عربی
چرخان
Rotating, Swaying
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
دیکشنری فارسی به انگلیسی
چرخان
rotatif, se balançant
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
دیکشنری فارسی به فرانسوی
چرخان
rotativo, balançando
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
دیکشنری فارسی به پرتغالی
چرخان
вращающийся , колеблющийся
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
دیکشنری فارسی به روسی
چرخان
rotierend, schwingend
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
دیکشنری فارسی به آلمانی
چرخان
обертовий , коливаючийся
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
دیکشنری فارسی به اوکراینی
چرخان
obracający się, kołyszący się
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
دیکشنری فارسی به لهستانی
چرخان
旋转的 , 摇摆的
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
دیکشنری فارسی به چینی
چرخان
گھومنے والا , جھولتا ہوا
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
دیکشنری فارسی به اردو
چرخان
rotante, oscillante
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
چرخان
ঘূর্ণমান , দুলন্ত
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
دیکشنری فارسی به بنگالی
چرخان
inazunguka, kutikisika
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
دیکشنری فارسی به سواحیلی
چرخان
dönen, sallanan
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
چرخان
回転する , 揺れる
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
دیکشنری فارسی به ژاپنی
چرخان
סובב , מתנדנד
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
دیکشنری فارسی به عبری
چرخان
घूर्णनशील , झूलते हुए
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
دیکشنری فارسی به هندی
چرخان
berputar, bergoyang
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
چرخان
หมุน , โยก
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
دیکشنری فارسی به تایلندی
چرخان
roterend, schommelend
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
دیکشنری فارسی به هلندی
چرخان
rotatorio, balanceándose
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
چرخان
회전하는 , 흔들리는
تصویری از چرخان
تصویر چرخان
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ترخان
تصویر ترخان
(پسرانه)
در دوره مغول آنکه خان به او امتیازات ویژه ای مانند معافیت از مالیات می داده است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرخان
تصویر فرخان
(پسرانه)
خان مقتدر، خان با فراست، نام پسر اردوان آخرین پادشاه اشکانی، نام یکی از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی، موبدی در شاهنامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از طرخان
تصویر طرخان
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار چینی در سپاه افراسیاب تورانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از چاخان
تصویر چاخان
تملق، چاپلوسی، متملق، چاپلوس، خوشامدگو، زبان باز، لاف زن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترخان
تصویر ترخان
در دورۀ مغول لقبی که به بعضی از رجال، درباریان و شاهزادگان مغول داده می شد و کسی که به این لقب و عنوان می رسید از ادای باج و خراج معاف بود و از مزایایی برخوردار می شد و هروقت می خواست می توانست بی اجازه به حضور شاه برود، کنایه از آزاد
گیاه ترخون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چرخاب
تصویر چرخاب
چرخی که به قوۀ آب حرکت کند، چرخی که آب آن را بگرداند، گرداب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چرخاب
تصویر چرخاب
چرخی که بقوه آب حرکت کند، گرداب
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی برکشیده کسی که فرمانروایان مغول او را از میان دیگران بر می کشیدند واو پرگ داشت که هر گاه بخواهد نزد شاه برود، بزرگزاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چاخان
تصویر چاخان
چاخن: ترکی پشت هم انداز حقه باز شارلاتان
فرهنگ لغت هوشیار