جدول جو
جدول جو

معنی چاییدگی - جستجوی لغت در جدول جو

چاییدگی
(دَ / دِ)
چایمان. زکام. سرماخوردگی. نزله. رجوع به چایمان و زکام و سرماخوردگی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پایندگی
تصویر پایندگی
دوام، بقا، برای مثال آزمودم مرگ من در زندگی ست / چون رهم زاین زندگی پایندگی ست (مولوی - ۴۸۵)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
پراکندگی، پاشیدگی، پریشانی، تفرقه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاریدگی
تصویر شاریدگی
حالت و چگونگی شاریده
فرهنگ فارسی عمید
(دَ / دِ)
مضغ. (ناظم الاطباء). عمل جویدن. حالت جویدن
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
سرماخوردگی. زکام. ضؤد. قطاع. چایمان، سخت سردشدگی
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
حالت و عمل چاپیده شدن، رجوع به چاپیده شود
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
عمل ساییدن. کار ساییدن. رجوع به ساییدن شود
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
حالت و چگونگی گائیده. عمل گائیده شدن
لغت نامه دهخدا
تصویری از تابیدگی
تصویر تابیدگی
حالت تابیده، حاصل عمل تابیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هازیدگی
تصویر هازیدگی
دانش، دانائی
فرهنگ لغت هوشیار
مفلسی تهی دستی، ندیده بودن نو کیسگی: این گدا چشمی واین نادیدگی از گدایی تست نزبگلربگی. (مثنوی لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساییدگی
تصویر ساییدگی
حالت و کیفیت ساییده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مالیدگی
تصویر مالیدگی
حالت و کیفیت مالیده مالش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاییدنی
تصویر جاییدنی
جویدنی قابل جاییدن، چیزی که با دندان توان خرد کرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
پراکندگی تفرق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پایندگی
تصویر پایندگی
قیام، ابدیت، بقا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاچیدگی
تصویر پاچیدگی
پراکندگی پاشیگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سابیدگی
تصویر سابیدگی
ساییدگی عمل سابیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پایندگی
تصویر پایندگی
((یَ دِ))
همیشگی، ابدیت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پایندگی
تصویر پایندگی
ابدیت
فرهنگ واژه فارسی سره
سابیدگی، سابیده شدگی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
Collapsibility
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
collapsibilité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
collassibilità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
ความสามารถในการพังทลาย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
instortbaarheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
colapsabilidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
Zusammenbruchbarkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
colapsabilidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
崩塌性
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
podatność na zawalenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
схильність до руйнування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
обрушимость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پاشیدگی
تصویر پاشیدگی
kemungkinan runtuh
دیکشنری فارسی به اندونزیایی