چهارفصل. چارموسم. چارهنگام. چارفصل سال. بهار و تابستان و پائیز و زمستان. ربیع و صیف و خریف و شتاء: در چنین فصل تا ب خانه شاه داشته طبع چارفصل نگاه. نظامی. آنچه مقصود شد در این پیکار چارفصل است به ز فصل بهار. نظامی
چهارفصل. چارموسم. چارهنگام. چارفصل سال. بهار و تابستان و پائیز و زمستان. ربیع و صیف و خریف و شتاء: در چنین فصل تا ب خانه شاه داشته طبع چارفصل نگاه. نظامی. آنچه مقصود شد در این پیکار چارفصل است به ز فصل بهار. نظامی
اصطلاحی در بازی ورق که بر یک برگ چار خال یا دو برگ دو خال یا بر دو برگ که یکی سه خال و دیگری تک خال است اطلاق شود، چارخال بازی نرد که چون کعبتین اندازندهر یک دو خال یا یکی سه خال و دیگری یک خال باشد
اصطلاحی در بازی ورق که بر یک برگ چار خال یا دو برگ دو خال یا بر دو برگ که یکی سه خال و دیگری تک خال است اطلاق شود، چارخال بازی نرد که چون کعبتین اندازندهر یک دو خال یا یکی سه خال و دیگری یک خال باشد
چهارقل. چهارسورۀ قرآن کریم که هر یک از آن چهار با کلمه ’قل’ آغاز میشود و عبارتند از: قل هواﷲ احد، قل اعوذ برب الفلق، قل اعوذ برب الناس، قل یا ایها الکافرون. مجموع چهار سورۀ قل یا ایها الکافرون، قل هواﷲ احد، قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق. چهار سوره از سوره های قرآن کریم بنام: سورۀ کافرون (قل یا ایها الکافرون) ، سورۀ اخلاص (قل هواﷲ احد) ، سورۀ ناس (قل اعوذ برب الناس) ، سورۀ فلق (قل اعوذ برب الفلق) : هر زمان پیش شاه داد و ستم چارقل بر چهارطبع بدم. سنایی. پس در این راه با سلاسل و غل چارقل حرز تو ز دیومه کل (؟!). سنایی
چهارقل. چهارسورۀ قرآن کریم که هر یک از آن چهار با کلمه ’قل’ آغاز میشود و عبارتند از: قل هواﷲ احد، قل اعوذ برب الفلق، قل اعوذ برب الناس، قل یا ایها الکافرون. مجموع چهار سورۀ قل یا ایها الکافرون، قل هواﷲ احد، قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق. چهار سوره از سوره های قرآن کریم بنام: سورۀ کافرون (قل یا ایها الکافرون) ، سورۀ اخلاص (قل هواﷲ احد) ، سورۀ ناس (قل اعوذ برب الناس) ، سورۀ فلق (قل اعوذ برب الفلق) : هر زمان پیش شاه داد و ستم چارقل بر چهارطبع بدم. سنایی. پس در این راه با سلاسل و غل چارقل حِرز تو ز دیومه کل (؟!). سنایی
قسمی از داغ. (آنندراج) : ز تعلیمیش پختۀ چارجل بود نزد فارس خط چارگل. ملاطغرا (در تعریف براق، از آنندراج). ، کنایه از نقش پای سگ. (آنندراج) ، چهارگل خودرو چون بنفشه و پنیرک و کدو و نیلوفر که جوشاندۀ آنها جنبۀ داروئی دارد و بعنوان ملّین بکار میرود
قسمی از داغ. (آنندراج) : ز تعلیمیش پختۀ چارجل بود نزد فارس خط چارگل. ملاطغرا (در تعریف براق، از آنندراج). ، کنایه از نقش پای سگ. (آنندراج) ، چهارگل خودرو چون بنفشه و پنیرک و کدو و نیلوفر که جوشاندۀ آنها جنبۀ داروئی دارد و بعنوان ملّین بکار میرود
مارکردار. مارخو. موذی. گزنده. که مانند مار آزار رساند: از درون سو مارفعلم وز برون طاووس رنگ قصه کوته کن که دیو راهزن را رهبرم. خاقانی. اعدای مارفعل تو از زخم کین تو سوزنده تر ز سوزن دنبال کژدم است. خاقانی
مارکردار. مارخو. موذی. گزنده. که مانند مار آزار رساند: از درون سو مارفعلم وز برون طاووس رنگ قصه کوته کن که دیو راهزن را رهبرم. خاقانی. اعدای مارفعل تو از زخم کین تو سوزنده تر ز سوزن دنبال کژدم است. خاقانی