گیاهی صحرایی با برگ های کوچک دندانه دار و گل هایی به شکل زنگوله و به رنگ آبی، سفید یا سرخ کم رنگ. بیشتر در کشتزارها می روید و روی زمین می خزد یا به گیاه های مجاور خود می پیچد و بالا می رود و به هر گیاهی که بپیچد آن را پژمرده و خشک می کند، هر چیز پیچیده و گلوله شده از نخ، ابریشم و مانند آن، انواع گیاهان که به درختان و اشیای مجاور خود بپیچند و بالا بروند
گیاهی صحرایی با برگ های کوچک دندانه دار و گل هایی به شکل زنگوله و به رنگ آبی، سفید یا سرخ کم رنگ. بیشتر در کشتزارها می روید و روی زمین می خزد یا به گیاه های مجاور خود می پیچد و بالا می رود و به هر گیاهی که بپیچد آن را پژمرده و خشک می کند، هر چیز پیچیده و گلوله شده از نخ، ابریشم و مانند آن، انواع گیاهان که به درختان و اشیای مجاور خود بپیچند و بالا بروند
پیچ کوچک پیچ خرد، سربندزنان مقنعه: و از طرفی بازیگاه دستمال و سماع خانه دستار چنان گرم شد که مقنعه سرانداز و پیچک رقاص گشته، گروهه ریسمان و ابریشم استوانه ای که بدور آن سم یا نخ پیچیده شود بوبین کویل، انگشتری بی نگین که از شاخ و استخوان سازند، گیاهی از تیره پیچکیان که پایا میباشد و دارای گونه های متعدد است و برگهایش سر نیزه یی و دندانه دار است و گلهایش بشکل زنگوله است و بیشتر آبی رنگ و دارای جام 5 قسمتی است. گونه های این گیاه بحد وفور در ایران و آسیای صغیر میروید. شیرابه آن در تداوی بعنوان مسهل استعمال میشده است لوایه حشیشه مهبوله بروچیچکینیلوفر، کتوس، دار دوست -8 عشقه. یا پیچک باغی. نیلوفر باغی. یا پیچک دیواری. مو چسب 0 یا پیچک صحرایی. نیلوفر صحرایی
پیچ کوچک پیچ خرد، سربندزنان مقنعه: و از طرفی بازیگاه دستمال و سماع خانه دستار چنان گرم شد که مقنعه سرانداز و پیچک رقاص گشته، گروهه ریسمان و ابریشم استوانه ای که بدور آن سم یا نخ پیچیده شود بوبین کویل، انگشتری بی نگین که از شاخ و استخوان سازند، گیاهی از تیره پیچکیان که پایا میباشد و دارای گونه های متعدد است و برگهایش سر نیزه یی و دندانه دار است و گلهایش بشکل زنگوله است و بیشتر آبی رنگ و دارای جام 5 قسمتی است. گونه های این گیاه بحد وفور در ایران و آسیای صغیر میروید. شیرابه آن در تداوی بعنوان مسهل استعمال میشده است لوایه حشیشه مهبوله بروچیچکینیلوفر، کتوس، دار دوست -8 عشقه. یا پیچک باغی. نیلوفر باغی. یا پیچک دیواری. مو چسب 0 یا پیچک صحرایی. نیلوفر صحرایی
گیاهی است رونده با برگ های ریز دندانه دار و گل هایی به رنگ سفید، آبی و بنفش که دور درختان یا گیاهان دیگر می پیچند و بالا می روند، هر چیز پیچیده شده و گلوله شده مانند گلوله نخ و ابریشم
گیاهی است رونده با برگ های ریز دندانه دار و گل هایی به رنگ سفید، آبی و بنفش که دور درختان یا گیاهان دیگر می پیچند و بالا می روند، هر چیز پیچیده شده و گلوله شده مانند گلوله نخ و ابریشم
اگر در خواب ببینید پیچکی روی درختی روییده است، بیانگر سود مالی است. مشاهدهی پیچک خشک شده در خواب، نشانهی آن است که از موضوعی ناراحت میشوید. ، لیلا برایت میگوید:، دیدن پیچک در خواب، بیانگر موفقیت در انجام کارها است. اگر در خواب پیچکی بر روی دیوار ببینید، نشانهی آن است که به حرفهای خود پایبند هستید. منوچهر مطیعی تهرانی
اگر در خواب ببینید پیچکی روی درختی روییده است، بیانگر سود مالی است. مشاهدهی پیچک خشک شده در خواب، نشانهی آن است که از موضوعی ناراحت میشوید. ، لیلا برایت میگوید:، دیدن پیچک در خواب، بیانگر موفقیت در انجام کارها است. اگر در خواب پیچکی بر روی دیوار ببینید، نشانهی آن است که به حرفهای خود پایبند هستید. منوچهر مطیعی تهرانی
نوعی کرم دراز و باریک که در زیر پوست انسان ایجاد می شود، کرم رشته بیماری ناشی از آلودگی به کرم های نخی با انسداد مجاری لنفاوی که باعث تورم اندام ها می شود،، پاغر، فیلاریوز
نوعی کِرم دراز و باریک که در زیر پوست انسان ایجاد می شود، کِرم رشته بیماری ناشی از آلودگی به کرم های نخی با انسداد مجاری لنفاوی که باعث تورم اندام ها می شود،، پاغُر، فیلاریوز
قسمی روی بند که از موی یال و دم اسب برنگ سیاه بافند نقاب حجاب (زنان)، عصابه ای که زنان بر پیشانی بندند، پیرایه مرصع که بر سر عروس بند کنند، زهی که آنرا مقراض کرده زنان و پسران صاحب جمال بروی گذارند به جهت زیبایی، گیس عاریه، طره و زلف و کاکل ک
قسمی روی بند که از موی یال و دم اسب برنگ سیاه بافند نقاب حجاب (زنان)، عصابه ای که زنان بر پیشانی بندند، پیرایه مرصع که بر سر عروس بند کنند، زهی که آنرا مقراض کرده زنان و پسران صاحب جمال بروی گذارند به جهت زیبایی، گیس عاریه، طره و زلف و کاکل ک
پیچیدگی گردش انحراف کجیخمیدگی: عوا چهار ستاره اند از شمال سوی جنوب رفته و به آخر پیچش داند چون صورت حرف لام، گره خوردن کاری ناراست آمدن: یاری که نه راه خود بسیجد از پیچش کار خود بپیچد. (نظامی)، گرد یکدیگر بر آمدن سوران در جنگ کوشش و کشش ظویزش
پیچیدگی گردش انحراف کجیخمیدگی: عوا چهار ستاره اند از شمال سوی جنوب رفته و به آخر پیچش داند چون صورت حرف لام، گره خوردن کاری ناراست آمدن: یاری که نه راه خود بسیجد از پیچش کار خود بپیچد. (نظامی)، گرد یکدیگر بر آمدن سوران در جنگ کوشش و کشش ظویزش
پیچنده پیچا پیچدار، پیچ و خم، چین (زلف) حلقه (گیسو) : ننگست اگر بخاتم جمشید بنگریم پیچاک زلف یار نظیری، بدست ماست. (نظیری)، پیچششکم روشذو سنطاریا: ظحیر نوعی از پیچاک شکم که در آن تنفس سخت باشد
پیچنده پیچا پیچدار، پیچ و خم، چین (زلف) حلقه (گیسو) : ننگست اگر بخاتم جمشید بنگریم پیچاک زلف یار نظیری، بدست ماست. (نظیری)، پیچششکم روشذو سنطاریا: ظحیر نوعی از پیچاک شکم که در آن تنفس سخت باشد