جدول جو
جدول جو

معنی پیتکال - جستجوی لغت در جدول جو

پیتکال
گردوی بی مغز و غیرقابل استفاده
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پرتقال
تصویر پرتقال
میوه ای گرد و نارنجی رنگ از نوع مرکبات که ویتامین های b و c، آهن، کلسیم، اسید مالیک، اسید تارتریک و اسید سیتریک دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پختکاب
تصویر پختکاب
آبی که در آن دارویی برای شستشوی بدن بیمار را بجوشانند، اسپرم آب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پشتکار
تصویر پشتکار
سعی و کوشش در کار، قوۀ انجام دادن و به پایان رساندن کاری، استقامت و پایداری در پیش بردن امری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیشکار
تصویر پیشکار
کسی که در خدمت شخص بزرگ و محترمی کارهای او را اداره کند، ناظر و مباشر مخصوص، پیشیار، در کشاورزی چاهی که از آنجا شروع به لای روبی می کنند، چاه های آخر قنات، رئیس دارایی استان، کسی که زیردست شاطر کار می کند و نان را از تنور درمی آورد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیرزال
تصویر پیرزال
پیر فرتوت، پیر سفیدمو. بیشتر دربارۀ زنان می گویند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرشکال
تصویر پرشکال
موسم بارندگی، بارسات، بشکال، پشکال، برشکال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میترال
تصویر میترال
دریچۀ بین بطن و دهلیز چپ قلب
فرهنگ فارسی عمید
(پُ شَ)
موسم باد و بارانهای هندوستان. برسات. بساره:
گهی ابر تر و گاهی ترشح گونه گه باران
بیا در چشم من بنگر هوای پرشکالی را.
طالب آملی.
و صاحب برهان و غیاث اللغات آنرا پشکال ضبط کرده اند
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
ائتکال. ایتکال عضو، خوردن بعضی مر بعضی را. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
لغت نامه دهخدا
(پُ تُ)
کشور پرتقال. کشور پرتگال. پرتگیس. رجوع به پرتقال (کشور...) شود، شراب معروف کشور پرتقال که نوعی می پخته و به پرتو معروف است:
می شیرازیم از دردسر کشت
علاجش باده های پرتکال است.
؟
و رجوع به غیاث اللغات شود
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان بابل کنار بخش مرکزی شهرستان قائمشهر واقع در 19 هزارگزی جنوب باختری قائمشهر کنار راه فرعی بابل به درازکلا، دامنه، معتدل، مرطوب، مالاریائی، دارای 300 تن سکنه، آب آن از رود خانه بابل، محصول آنجا برنج و غلات و نیشکر و کتان و صیفی و ابریشم، شغل اهالی زراعت، صنایع دستی زنان بافتن پارچه های ابریشمی و نخی، راه آن مالرو است، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
گیاهی ازتیره سدابیان جزو دسته مرکبات که درخت نسبه بزرگ وزیبایی است و اصل آن از آسیا است ودر عصر جنگهای صلیبی از آسیا به مغرب زمین برده شده. این گیاه در همه نقاط معتدل زمین بخوبی میروید و بار میدهد. میوه آن سته و کروی شکل است که از نمو تخمدان چندین برچه یی حاصل شود. در داخل هر برچه سلولهای محتوی مواد ذخیره یی و ویتامین و اسیدی و آبدار قرار دارند. و در زاویه مرکزی برچه ها هسته ها جای دارند. میوه این گیاه مطبوع و از مرکبات دیگر مطلوبتر است. درخت پرتقال در نواحی معتدل ایران خصوصا نواحی اطراف دریای خزر بفراوانی و خوبی میروید و محصولش هم بسیار مرغوب و نیکو است. شکل میوه آن گاهی ممکنست بیضوی یا رنگ میوه اش بجای آنکه زرد رنگ باشد سرخ بود و در این صورت آنرا پرتقال خونی نامند پرتقان برتقان پرتوقال آغاجی برتقان خلو، میوه درخت مذکور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیشکار
تصویر پیشکار
خادم، خدمتگزار، فرمانبردار
فرهنگ لغت هوشیار
یکی از وسایلی که در برنج کاری بکار برند آلتی است چوبین که به گاو یا اسب مربوط کنند و بدان زمین را شخم زنند تا برنج در آن بکارند ماله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پشتکار
تصویر پشتکار
سعی وکوشش در کار، پشت کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرشکال
تصویر پرشکال
موسم باد و بارانهای هندوستان برسات بساره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرتقال
تصویر پرتقال
نوعی از مرکبات خوش طعم و شیرین شبیه نارنج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرتکال
تصویر پرتکال
شراب معروف کشور پرتغال که نوعی می پخته و به پرتو معروف است: (می شیرازیم از درد سرکشت علاجش باده های پرتکال است)
فرهنگ لغت هوشیار
داروهایی که در آب ریزند و جوشانند و بدن مریض را بدان شویند جوشانده مقداری گیاه و علفهای دارویی برای شستشوی بدن بیمار نطول اسپرم آب آبزن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتکال
تصویر احتکال
دشوارشدن، آموختن زبان پارسی پس از زبان تازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ائتکال
تصویر ائتکال
خشمیدن، برانگیخته شدن، سودگی، تابناکی
فرهنگ لغت هوشیار
داروهایی که در آب ریزند و جوشانند و بدن مریض را بدان شویند جوشانده مقداری گیاه و علفهای دارویی برای شستشوی بدن بیمار نطول اسپرم آب آبزن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشتکال
تصویر اشتکال
مشتبه شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افتکال
تصویر افتکال
گزافیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاسکال
تصویر پاسکال
قانونی در باب انتقال فشار در سیالات (مایعات و گازها)، هر فشاری که بر نقطه ای از یک جسم سیال که در حال تعادل است وارد شود عیناً به همه اجزای آن سیال منتقل می شود. (برگرفته از نام بلز پاسکال ریاضی دان، فیزیکدان و نویسنده فرانسوی)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پختکاب
تصویر پختکاب
((پُ تَ))
جوشانده گیاهان دارویی برای شستشوی بدن بیمار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پرتقال
تصویر پرتقال
((پُ تِ))
درختی است از تیره مرکبات ویژه مناطق مرطوب. میوه آن کروی، آبدار، شیرین و سرشار از ویتامین ث می باشد و دارای پوست نارنجی است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیشکار
تصویر پیشکار
نوکر، پیشخدمت، کارپرداز و مباشر افراد بزرگ و محتشم، شاگرد نانوا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ائتکال
تصویر ائتکال
برانگیختن، تابناکی، خشمیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پیشکار
تصویر پیشکار
خادم، خدمت کار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پرتغال
تصویر پرتغال
پرتقال
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پشتکار
تصویر پشتکار
ممارست، سعی، همت، اهتمام
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پرتقال
تصویر پرتقال
پرتغال
فرهنگ واژه فارسی سره
از توابع دهستان بابل در کنار بابل
فرهنگ گویش مازندرانی