جدول جو
جدول جو

معنی پولادکلا - جستجوی لغت در جدول جو

پولادکلا
(کَ)
دهی از دهستان نائیج بخش نور شهرستان آمل، واقع در 10 هزارگزی باختر آمل. دشت، معتدل مرطوب مالاریائی، دارای 3000 تن سکنه، آب آن از چشمه. محصول آنجا برنج و لبنیات. شغل اهالی زراعت و مکاری. صنایع دستی زنان شال و جوراب بافی. راه آنجا مالرو است. تابستان اهالی اکثر به ییلاق گزناسرا میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پولادسا
تصویر پولادسا
آنچه پولاد را بساید، سایندۀ پولاد، برای مثال رواروزنان تیر پولادسای / در اندام شیران پولادخای (نظامی۵ - ۷۹۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پولادخا
تصویر پولادخا
مرد قوی و خشمگین، برای مثال ز پولادخایان شمشیرزن / کمربسته بودی هزار انجمن (نظامی۶ - ۱۰۳۵)، اسب دونده و پرزور
فرهنگ فارسی عمید
(مَ حَلْ لَ)
دهی است از بخش مرکزی شهرستان شاهی که دارای 130 تن سکنه است. آب آن از نهر شاهرود و رود خانه تالار و محصول عمده اش غله و صیفی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
ده کوچکی است از دهستان کوهستان بخش چالوس شهرستان نوشهر، واقع در 25 هزارگزی جنوب باختری مرزان آباد و 6 هزارگزی شوسۀ چالوس به تهران، دارای 17تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان باراندوز چای بخش حومه شهرستان ارومیه، واقع در 22 هزارگزی جنوب خاوری ارومیّه، در مسیر شوسۀ ارومیّه بمهاباد، جلگه، معتدل، مالاریائی، دارای 70 تن سکنه، آب آن از رود درین قلعه، محصول آنجا غلات و حبوبات و انگور و توتون و چغندر، شغل اهالی زراعت، صنایع دستی جوراب بافی و راه شوسه است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
۲از توابع جلال ازرک جنوبی بابل ۲از توابع دهستان علی آباد
فرهنگ گویش مازندرانی
کلاه زینتی که زنان به سر گذارند و با پولک ها و سکه های کوچک
فرهنگ گویش مازندرانی