جدول جو
جدول جو

معنی پوسانه - جستجوی لغت در جدول جو

پوسانه
فروتنی، چرب زبانی برای فریب دادن کسی، چاپلوسی
تصویری از پوسانه
تصویر پوسانه
فرهنگ فارسی عمید
پوسانه
((پُ))
فروتنی، چاپلوسی، چرب زبانی
تصویری از پوسانه
تصویر پوسانه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لوسانه
تصویر لوسانه
متملقانه، از روی فریب کاری، برای مثال اجل چون دام کرده گیر پوشیده به خاک اندر / صیاد از دور نک دانه برهنه کرده لوسانه (کسائی - لغت فرس - لوسانه)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لوسانه
تصویر لوسانه
چاپلوسی، فروتنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هوسانه
تصویر هوسانه
غذائیکه برایزن آبستن بپزند جهت خواهش او، ویارانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوسانه
تصویر اوسانه
((اُ نِ))
افسانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لوسانه
تصویر لوسانه
((نِ))
چاپلوسی، وسیله فریب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پوچانه
تصویر پوچانه
Vacuously
دیکشنری فارسی به انگلیسی
อย่างไร้สาระ
دیکشنری فارسی به تایلندی
بطريقةٍ فارغةٍ
دیکشنری فارسی به عربی
शून्य रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
ফাঁপাভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
بے معنی طور پر
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پوسان
تصویر پوسان
پوسنده، در حال پوسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پروانه
تصویر پروانه
(دخترانه)
حشره ای زیبا که خود را به شعله می زند، حشره ای با بدن کشیده و باریک و بالهای پهن پوشیده از پولکهای رنگارنگ
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رکسانه
تصویر رکسانه
(دخترانه)
روشنک، رکسانا، از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر داراب و همسر اسکندر مقدونی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مهسانه
تصویر مهسانه
(دخترانه)
آنکه چون ماه زیبا و درخشان است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از افسانه
تصویر افسانه
اسطوره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پدرانه
تصویر پدرانه
در خور پدر مانند پدر منسوب بپدر: (در نهان سوی ما (مسعود) پیغام فرستاد (حاجب) که امروز البته روی گفت نیست... . و ما آن نصیحت پدرانه قبول کردیم) (لیهقی)، همچون پدر مانند پدر: پدرانه سخن گفت
فرهنگ لغت هوشیار