معنی پوسانه - فرهنگ فارسی معین
معنی پوسانه
- پوسانه((پُ))
- فروتنی، چاپلوسی، چرب زبانی
تصویر پوسانه
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با پوسانه
پوسانه
- پوسانه
- فریب دادن و فروتنی و بزبان خوش مردم را فریفتن. (برهان قاطع). بزبان شیرین کسی را فریفتن. (شرفنامه)
لغت نامه دهخدا
لوسانه
- لوسانه
- متملقانه، از روی فریب کاری، برای مِثال اجل چون دام کرده گیر پوشیده به خاک اندر / صیاد از دور نک دانه برهنه کرده لوسانه (کسائی - لغت فرس - لوسانه)
فرهنگ فارسی عمید