مایه ای که برای تهیه کردن پنیر از معدۀ پستانداران جوانی که هنوز شیر می خورند یا داروهای دیگر درست می کنند، چوپانان پستاندار نوزادی که هنوز علف نخورده را می کشند و شکمبه اش را درمی آورند و مقداری شیر در آن می ریزند و آویزان می کنند تا خشک شود. بعد مقدار کمی از آن را در کیسۀ کوچکی می کنند و نگاه می دارند. هروقت بخواهند پنیر درست کنند آن کیسه را در ظرف شیر گرم کرده فرومی برند و شیری را که به خود جذب می کند فشار می دهند که در ظرف بریزد و مخلوط شود پس از چند ساعت آن شیر تبدیل به پنیر می شود
مایه ای که برای تهیه کردن پنیر از معدۀ پستانداران جوانی که هنوز شیر می خورند یا داروهای دیگر درست می کنند، چوپانان پستاندار نوزادی که هنوز علف نخورده را می کُشند و شکمبه اش را درمی آورند و مقداری شیر در آن می ریزند و آویزان می کنند تا خشک شود. بعد مقدار کمی از آن را در کیسۀ کوچکی می کنند و نگاه می دارند. هروقت بخواهند پنیر درست کنند آن کیسه را در ظرف شیرِ گرم کرده فرومی برند و شیری را که به خود جذب می کند فشار می دهند که در ظرف بریزد و مخلوط شود پس از چند ساعت آن شیر تبدیل به پنیر می شود
امر) امر از پیراستن، زینت دهنده باشد که سرتراش و باغبان است چه کسی که شاخهای زیادتی درخت راببرد او را بستان پیرا گویند، (برهان)، پیراینده، پرداختن و مستعد کردن، (برهان)، - اورنگ پیرای: برستم رکابی روان کرده رخش هم اورنگ پیرای و هم تاج بخش، نظامی، - چمن پیرای: ز اصل برگذرد شاخ و سایه دار شود ز یکدگر چو جدا کردشان چمن پیرای، سپاهانی (از شرفنامه)، - بستان پیرای: برده رضوان ببهشت از پی پیوسته گری در تو هر فضله که انداخته بستان پیرای، انوری، پوست پیرای، پوستین پیرای و جز آنها، رجوع به پیراستن شود
امر) امر از پیراستن، زینت دهنده باشد که سرتراش و باغبان است چه کسی که شاخهای زیادتی درخت راببرد او را بستان پیرا گویند، (برهان)، پیراینده، پرداختن و مستعد کردن، (برهان)، - اورنگ پیرای: برستم رکابی روان کرده رخش هم اورنگ پیرای و هم تاج بخش، نظامی، - چمن پیرای: ز اصل برگذرد شاخ و سایه دار شود ز یکدگر چو جدا کردشان چمن پیرای، سپاهانی (از شرفنامه)، - بستان پیرای: برده رضوان ببهشت از پی پیوسته گری در تو هر فضله که انداخته بستان پیرای، انوری، پوست پیرای، پوستین پیرای و جز آنها، رجوع به پیراستن شود
سارنه، دهی از دهستان حومه بخش سلماس شهرستان خوی. دارای 430 تن سکنه. آب آن از رود خانه زولا. محصول آن غلات، حبوبات، بزرک. شغل اهالی زراعت، گله داری است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
سارنه، دهی از دهستان حومه بخش سلماس شهرستان خوی. دارای 430 تن سکنه. آب آن از رود خانه زولا. محصول آن غلات، حبوبات، بزرک. شغل اهالی زراعت، گله داری است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
در ترکیبات بمعنی پیراینده آید آرایش دهنده مزن: بستان پیرا (ی) باغ پیرا (ی) سر و پیرا (ی) ناخن پیرا (ی)، در بعضی ترکیبات بمعنی پیراسته آید ساخته پرداخته
در ترکیبات بمعنی پیراینده آید آرایش دهنده مزن: بستان پیرا (ی) باغ پیرا (ی) سر و پیرا (ی) ناخن پیرا (ی)، در بعضی ترکیبات بمعنی پیراسته آید ساخته پرداخته