بستۀ قماش را گویند و به عربی رزمه خوانند. (برهان قاطع). بستۀ جامه و قماش را گویند. (جهانگیری). پرونده. پروند. (رشیدی). این تبدیل همان پرونده است که گذشت اصل آن نیز پنده یعنی بستۀ قماش است. (آنندراج). ظاهراً این لفظ مرکب است از پل، پول بمعنی نقدینه و ونده بمعنی بنده، مجموع کلمه بمعنی کیسه و صره است. (مؤلف) : راه باید برید و رنج کشید کیسه باید گشاد و پلونده. سوزنی. و نیز رجوع به پرونده شود
بستۀ قماش را گویند و به عربی رزمه خوانند. (برهان قاطع). بستۀ جامه و قماش را گویند. (جهانگیری). پرونده. پروند. (رشیدی). این تبدیل همان پرونده است که گذشت اصل آن نیز پنده یعنی بستۀ قماش است. (آنندراج). ظاهراً این لفظ مرکب است از پُل، پول بمعنی نقدینه و ونده بمعنی بنده، مجموع کلمه بمعنی کیسه و صره است. (مؤلف) : راه باید برید و رنج کشید کیسه باید گشاد و پلونده. سوزنی. و نیز رجوع به پرونده شود
نوشته ها و سندهای راجع به یک موضوع که در یک پوشه جمع شده باشد، دوسیه، کیسه ای که پیشه وران ابزار کار خود را در آن می گذارند، پارچه ای که قماش یا چیز دیگر در آن بپیچند، رزمه، بستۀ قماش
نوشته ها و سندهای راجع به یک موضوع که در یک پوشه جمع شده باشد، دوسیه، کیسه ای که پیشه وران ابزار کار خود را در آن می گذارند، پارچه ای که قماش یا چیز دیگر در آن بپیچند، رزمه، بستۀ قماش
نام سنجاقی است که از شمال شرقی به زشتوی و از شمال غربی به راخوده و از طرف مغرب به وراچ و از جانب جنوب به سنجاق لوفجه میرسد و 100870 تن سکنه دارد. (قاموس الاعلام ترکی)
نام سنجاقی است که از شمال شرقی به زشتوی و از شمال غربی به راخوده و از طرف مغرب به وراچ و از جانب جنوب به سنجاق لوفجه میرسد و 100870 تن سکنه دارد. (قاموس الاعلام ترکی)
مطلق خیاررا گویند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). و رجوع به کلوند شود، نوعی از خیار هم هست که آن کوچک و باریک می باشد و آن را به هندی ککری خوانند و بعضی گویند کلونده خیار بزرگی است که آن را به جهت تخم نگاه دارند. (برهان) (آنندراج). خیار بزرگ و باریک و دراز. شنگ. (فرهنگ فارسی معین) : میل کلونده که دارد که مبارک بادش بخت فیروز که افتاد زغیبش به کنار. بسحاق اطعمه. داروغه هندوانه و سرده خیار سبز کلونده شدمحصل و بدران گزیر گشت. بسحاق اطعمه. ، خربزۀ نارسیده را هم می گویند که کالک باشد. (برهان) (آنندراج). کالک و خربزۀ نارس. (ناظم الاطباء)
مطلق خیاررا گویند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). و رجوع به کلوند شود، نوعی از خیار هم هست که آن کوچک و باریک می باشد و آن را به هندی ککری خوانند و بعضی گویند کلونده خیار بزرگی است که آن را به جهت تخم نگاه دارند. (برهان) (آنندراج). خیار بزرگ و باریک و دراز. شنگ. (فرهنگ فارسی معین) : میل کلونده که دارد که مبارک بادش بخت فیروز که افتاد زغیبش به کنار. بسحاق اطعمه. داروغه هندوانه و سرده خیار سبز کلونده شدمحصل و بدران گزیر گشت. بسحاق اطعمه. ، خربزۀ نارسیده را هم می گویند که کالک باشد. (برهان) (آنندراج). کالک و خربزۀ نارس. (ناظم الاطباء)
بستۀ جامه که به تازی رزمه گویند. بستۀ قماش و اسباب. پشتوارۀ جامه، لفافۀ قماش و اسباب یعنی پارچه ای که قماش را بدان پیچند. شلۀ قماش: خواجه به پرونده اندر آمد ایدر اکنون معجب شده است از بر رهوار. آغاجی (از فرهنگ اسدی). ، جوال مانندی که دهن آن از پهلوی آن باشد و استادان بزاز اسباب دکان خودرا در آن نهند و با ریسمانها بندند و به ضم ثانی و سکون ثالث و رابع هم آمده است. (برهان قاطع). و نیز رجوع به پلونده شود، سندها و نوشته های راجع به یک موضوع یا یک کار و یک نفر را که یکجا جمعآوری شده و خلاصه مطالب آن نوشته ها را برای آسانی در پشت پوشه های آن می نویسند و به فرانسه دوسیه میگویند. (مجموعه لغات فرهنگستان). - پرونده کردن جامه ها، پشتوارۀ جامه ها بستن. ترزیم. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). تعکیم. (زوزنی)
بستۀ جامه که به تازی رزمه گویند. بستۀ قماش و اسباب. پشتوارۀ جامه، لفافۀ قماش و اسباب یعنی پارچه ای که قماش را بدان پیچند. شلۀ قماش: خواجه به پرونده اندر آمد ایدر اکنون معجب شده است از بر رهوار. آغاجی (از فرهنگ اسدی). ، جوال مانندی که دهن آن از پهلوی آن باشد و استادان بزاز اسباب دکان خودرا در آن نهند و با ریسمانها بندند و به ضم ثانی و سکون ثالث و رابع هم آمده است. (برهان قاطع). و نیز رجوع به پلونده شود، سندها و نوشته های راجع به یک موضوع یا یک کار و یک نفر را که یکجا جمعآوری شده و خلاصه مطالب آن نوشته ها را برای آسانی در پشت پوشه های آن می نویسند و به فرانسه دوسیه میگویند. (مجموعه لغات فرهنگستان). - پرونده کردن جامه ها، پشتوارۀ جامه ها بستن. ترزیم. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). تعکیم. (زوزنی)
مطلق گلوله است از هر چه باشد -2 آن پنبه برپیچیده که حلاجی کرده باشند عمدا پنبه گلوله کرده پنبه بر پیچیده که زنان ریسند کلوچ گلیج گلوله آغنده پاغند، پنبه دسته کرده از پشم و پاغنده که بریسند
مطلق گلوله است از هر چه باشد -2 آن پنبه برپیچیده که حلاجی کرده باشند عمدا پنبه گلوله کرده پنبه بر پیچیده که زنان ریسند کلوچ گلیج گلوله آغنده پاغند، پنبه دسته کرده از پشم و پاغنده که بریسند
آلتی که بدان چیزها را صافی کنند و بپالایند جایگاهی از کرباس و غیره که در وی چیزی پالایند آبکش پرویزن ماشوب ماشوبه ترشی پالا پالاوان پالاون پالوانه صافی مصفات
آلتی که بدان چیزها را صافی کنند و بپالایند جایگاهی از کرباس و غیره که در وی چیزی پالایند آبکش پرویزن ماشوب ماشوبه ترشی پالا پالاوان پالاون پالوانه صافی مصفات
دیدن صورتحسابها و اوراق بایگانی شده در خواب، علامت آن است که بر سر مسایلی با اهمیت بحث های هیجان انگیز خواهید کرد، و علامت ناآرامی و بی قراری شما در آینده نیز هست.
دیدن صورتحسابها و اوراق بایگانی شده در خواب، علامت آن است که بر سر مسایلی با اهمیت بحث های هیجان انگیز خواهید کرد، و علامت ناآرامی و بی قراری شما در آینده نیز هست.