- پلوخور
- پلو خورنده تناول کننده پلو، ثروتمند توانگر
معنی پلوخور - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نام گونه های مختلف پیچ امین الدوله
بسیار خوارشکم پرست شکم خواره شکمو بنده شکم شکم پرور پر خوار پر خواره اکول بلع بلعه مقابل کم خور
بازمانده غذای دیگران را خوردن
چلو که با خورش بخورند
نهمین سیارۀ منظومۀ شمسی
گیاهی که بیشتر در نواحی شمالی ایران می روید، بلندیش تا یک متر می رسد، برگ هایش بزرگ و مرکب از ۷ تا ۱۱ برگچه، گل هایش سفید یا گلی رنگ، میوه اش سیاه رنگ، میوه و پوست و ریشۀ آن خاصیت مسهل دارد، از میوۀ آن مادۀ ملونی به رنگ بنفش استخراج می شود، پلم، پلخوم، شون، خمان صغیر، بلسان صغیر
گازی است زرد رنگ که به وسیله مواسان و دوار بصورت مایع در آمده است، بعداً آن را در ئیدورژن مایع بصورت جامد در آورده اند
آنچه بملایان دهند، چیزی که مورد سوء استفاده کسی یا جمعی (مخصوصا آخوندها) شود (مقایسه شود با . آخوند خور لوطی خور) آنچه که حیف و میل گردد، میوه و جز آن که بسبب ضایع شدن و غیره بسیار ارزان فروخته شود
((فِ لِ))
فرهنگ فارسی معین
گازی است زرد رنگ که به وسیله مواسان و دوار به صورت مایع درآمده است و بعداً آن را در ئیدروژن مایع به صورت جامد درآورده اند. وزن مخصوص آن 31 /1 و در منهای 187 درجه می جوشد و تنفس آن خطرناک است
گازی سمّی، زرد رنگ، با بویی تند که از نمک آن برای تهیۀ خمیردندان استفاده می شود
رنجیده، مغموم
پیراهن کش
لاتینی ادر خدا: ایزد سپهر فرودین، نیتوم: گردنده
آنکه بسیار غذا بخورد، بسیار خوار
گیاهی که بیشتر در نواحی شمالی ایران می روید، بلندیش تا یک متر می رسد، برگ هایش بزرگ و مرکب از ۷ تا ۱۱ برگچه، گل هایش سفید یا گلی رنگ، میوه اش سیاه رنگ، میوه و پوست و ریشۀ آن خاصیت مسهل دارد، از میوۀ آن مادۀ ملونی به رنگ بنفش استخراج می شود، پلم، پلاخون، شون، خمان صغیر، بلسان صغیر
پیراهن کش، پیراهن بافته شده از پشم یا کاموا
Gluttonous
Embittered
обжорливый
озлобленный
gefräßig
verbittert
ненажерливий
обурений
żarłoczny
rozgoryczony