جدول جو
جدول جو

معنی پلشتی - جستجوی لغت در جدول جو

پلشتی
مربوط بمواد عفونی
تصویری از پلشتی
تصویر پلشتی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پشتی
تصویر پشتی
متکا
فرهنگ واژه فارسی سره
هر چیزی که پشت سر بگذارند و بان تکیه دهند و حامی ونگهبان هم گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پلشت
تصویر پلشت
آلوده، چرکین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پشتی
تصویر پشتی
قرارگرفته در پشت چیزی، هر چیزی که پشت سر بگذارند و به آن تکیه بدهند، کنایه از پشت وپناه، حامی، یار و یاور، کنایه از نگهبان، کنایه از حمایت، برای مثال که ایشان به پشتی من جنگ جوی / سوی مرز ایران نهادند روی (فردوسی - لغت نامه - پشتی)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پلشت
تصویر پلشت
چرک آلود، پلید، آلوده، چرکین، برای مثال با دل پاک مرا جامۀ ناپاک سزاست / بد مر آن را که دل و جامه پلید است و پلشت (کسائی - ۶۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پلشت
تصویر پلشت
((پِ لِ یا پَ لَ))
پلید، آلوده، چرکین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پشتی
تصویر پشتی
((پُ))
هر چیزی که پشت سر گذاشته و به آن تکیه بدهند، کمک، یاور، یاری کردن، کمک کردن
فرهنگ فارسی معین
ด้านหลัง
دیکشنری فارسی به تایلندی
पीठ से संबंधित
دیکشنری فارسی به هندی