- پسراندر
- ناپسری، پسر همسر شخص از همسر دیگر
معنی پسراندر - جستجوی لغت در جدول جو
- پسراندر ((~. اَ دَ))
- پسندر، ناپسری، پسری که از شوهر پیشین زن باشد یا پسری که از زن پیشین مرد باشد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پدر اندر
پسر زن از شوی دیگر پسر پدر از زن دیگر ناپسری
شوهر مادر، ناپدری
ناپدری، شوهر مادر
جانوری که صاحب پستان باشد و بچه خود را شیر دهد
بعقب راندن
هر جاندار که بچه بزاید، بچۀ خود را شیر بدهد، خونگرم و دارای ستون فقرات باشد. مادۀ آن ها در پستان ها غده هایی دارند که شیر از آن ها می تراود
منجمد کردن فسردن کنانیدن: و باشد که اندر چیزی هم زمینی بود و هم تری پس زمینی ورا گرمی پیش آرد و آنگاه تری ورا بفسراند
((پِ))
فرهنگ فارسی معین
رده ای از جانوران مهره دار خون گرم اغلب دارای بدن پوشیده از پشم یا مو به ویژه دارای غده های پستانی در ماده ها و معمولاً بچه زا، جمع پستانداران
Mammal
млекопитающее
Säugetier
ссавець
mamífero
mammifero
mamífero
mammifère
zoogdier
สัตว์เลี้ยงลูกด้วยนม
mamalia
स्तनधारी
mnyama wa mamalia
স্তন্যপায়ী
پستاندار
شوی مادر ناپدری پدراندر. پدپود آتش گیرنده حراقه پد پده