معنی پسراندر
- پسراندر
- ناپسری، پسر همسر شخص از همسر دیگر
واژههای مرتبط با پسراندر
پسراندر
- پسراندر
- پسندر، ناپسری، پسری که از شوهر پیشین زن باشد یا پسری که از زن پیشین مرد باشد
پدراندر
- پدراندر
- پدر اندر
پسر اندر
- پسر اندر
- پسر زن از شوی دیگر پسر پدر از زن دیگر ناپسری
پدراندر
- پدراندر
- شوهر مادر، ناپدری
پدراندر
- پدراندر
- پدندر. شوهرمادر. ناپدری. شوی مادر. (فرهنگ اسدی نسخۀ آقای نخجوانی). راب ّ
پد اندر
- پد اندر
- ناپدری، شوهر مادر
پستاندار
- پستاندار
- جانوری که صاحب پستان باشد و بچه خود را شیر دهد
پس راندن
- پس راندن
- بعقب راندن
پستاندار
- پستاندار
- هر جاندار که بچه بزاید، بچۀ خود را شیر بدهد، خونگرم و دارای ستون فقرات باشد. مادۀ آن ها در پستان ها غده هایی دارند که شیر از آن ها می تراود
