جدول جو
جدول جو

معنی پریگو - جستجوی لغت در جدول جو

پریگو(پِ گُ)
پایتخت ولایت دوردونی و پایتخت قدیم پریگور بر کنار ایزی. دارای راه آهن، به 472 هزارگزی جنوب غربی پاریس
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پریرو
تصویر پریرو
(دخترانه)
پری چهره، زیبا رو
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرگو
تصویر پرگو
کسی که بسیار حرف بزند، بسیار گوی، پرچانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیگو
تصویر پیگو
نوعی آبگینۀ سبز رنگ که در ناحیۀ پیگو در هندوستان ساخته می شده، نوعی لعل
فرهنگ فارسی عمید
(پِ گُرْ)
نام قدیم بخشی ازکشور فرانسه در شمال گوین که بسال 1589 میلادی در عصر هانری چهارم به قلمرو سلطنت پیوست و اکنون ولایت دوردونی و قسمتی از ولایت لت وگارون را تشکیل میدهد
لغت نامه دهخدا
(پَ)
پریروی. که روی چون پری دارد. پریچهر. پریچهره. پری رخ. خوبرو. زیبارو:
ز هر شهری سپهداری و شاهی
ز هر مرزی پریروئی و ماهی.
فخرالدین اسعد (ویس و رامین).
پریرو تاب مستوری ندارد
چو دربندی ز روزن سر برآرد.
شیخ محمود شبستری
لغت نامه دهخدا
(اَ خَ)
بسیارگوی. پرگوی. فراخ سخن. پرچانه (در تداول عوام). مکثار. پرحرف (در تداول عوام). قوّال. آنکه بسیار سخن گوید. بسیارسخن. درازنفس. پرسخن. روده دراز (در تداول عوام). پرروده. شاجب (در تداول عوام). ورّاج
لغت نامه دهخدا
آنکه بسیار گوید بسیار گوی پر چانه پر حرف روده دراز وراج مکثار قوال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پریرو
تصویر پریرو
پریچهره، زیبا رو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پریدو
تصویر پریدو
لاتینی ک زبر جد (جواهرات سلطنتی ایران) از گوهرهای گرانبها
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی آبگینه که در پیگو سازند و سبز رنگ باشد مانند زمرد، قسمی لعل: تو پیگویی از آن باشد مقام لعل در پیگو تو ویرانی از آن آمد مقام گنج در ویران. (ناصر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
پریچهر، پریچهره، پریرخ، پری منظر، خوبروی، زهره جبین، زیباروی، مه جبین
متضاد: زشت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از پرگو
تصویر پرگو
بيرجو
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پرگو
تصویر پرگو
Chatterer
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پرگو
تصویر پرگو
bavard
دیکشنری فارسی به فرانسوی
پریشب
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از پرگو
تصویر پرگو
болтун
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پرگو
تصویر پرگو
פטפטן
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پرگو
تصویر پرگو
بکواس کرنے والا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پرگو
تصویر پرگو
বকবককারী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پرگو
تصویر پرگو
msemaji
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پرگو
تصویر پرگو
geveze
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از پرگو
تصویر پرگو
수다쟁이
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پرگو
تصویر پرگو
おしゃべりな人
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پرگو
تصویر پرگو
orang yang banyak bicara
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پرگو
تصویر پرگو
बकबक करने वाला
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پرگو
تصویر پرگو
Schwätzer
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پرگو
تصویر پرگو
คนพูดมาก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پرگو
تصویر پرگو
kletskous
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پرگو
تصویر پرگو
charlatán
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پرگو
تصویر پرگو
chiacchierone
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پرگو
تصویر پرگو
tagarela
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پرگو
تصویر پرگو
gadula
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پرگو
تصویر پرگو
балака
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پرگو
تصویر پرگو
喋喋不休的人
دیکشنری فارسی به چینی