- پریونور(پْریُ / پِ یُ)
جنسی از ماهیان آکانتوپتر از خانوادۀ تتی دیده که در دریاهای ژاپن و آمریکای جنوبی منتشرند
معنی پریونور - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پامچال، نام گیاه و گل آن با برگ های درشت و ستبر و شاخه های کوتاه که از میان آن ها ساقه ای به بلندی ۲۰ سانتی متر بالا می رود و بر سر آن گل های زیبا به رنگ های مختلف سرخ، زرد و سفید شکفته می شود و بر چند نوع است، زهر الرّبیع، پریمولا، گل نوروز
(پَ)
لغت نامه دهخدا
علتی باشد با خارش که آنرا ’گر’ گویند و بعربی جرب خوانند. (برهان قاطع). خارش. قوباء. (زمخشری). پریون: پارسی قوباپریون باشد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). سوم آفتهائی است که اندر پوست پدید آید. از آن خراشیده شود. چون پریون که بتازی قوبا گویند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). چون گر و خارش و پریون و آبله. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). صاحب فرهنگ شعوری گوید پریون بیماری باشد که در زیر ناخن پیدا آید و بترکی آنرا قورل غارن گویند و در بعض نسخ به آن معنی تمرکو داده اند. رجوع به پریوت شود
(پِ گُرْ)
لغت نامه دهخدا
نام قدیم بخشی ازکشور فرانسه در شمال گوین که بسال 1589 میلادی در عصر هانری چهارم به قلمرو سلطنت پیوست و اکنون ولایت دوردونی و قسمتی از ولایت لت وگارون را تشکیل میدهد
(پْریُ / پِ یُ نُ)
لغت نامه دهخدا
جنسی از ماهیان آرکانتوپتر از خانوادۀ تریگلیده که در دریاهای آمریکا و ژاپن منتشرند
(پْریُ / پِ یُ)
لغت نامه دهخدا
متیو. شاعر و مرد سیاسی انگلیسی متولد در ویمبورن بسال 1664 میلادی شعر وی دلپسند و ظریف است و بسال 1721 درگذشته است
(روزْ وَ)
لغت نامه دهخدا
پیروزمند. مظفر:
همی گفت این سخن پیروزور شاه
دو چشمش دیده بان گشته سوی راه.
فخرالدین اسعد (ویس و رامین)
همی گفت این سخن پیروزور شاه
دو چشمش دیده بان گشته سوی راه.
فخرالدین اسعد (ویس و رامین)
(پِ)
لغت نامه دهخدا
نام جبار کورنت که از 625 تا 585 قبل از میلاد فرمان رانده است. وی را یکی از حکماء سبعۀ یونان بشمار آرند
((پِ تِ))
فرهنگ فارسی معین
دستگاه خروجی رایانه که اطلاعات نوشتاری یا نگاره ای را بر سطح کاغذ یا مواد دیگر چاپ کند، چاپگر (واژه فرهنگستان)
صحبت از پرتو نور در خواب، نشاندهندهی آن است که از لحاظ روحی دچار آشفتگی خواهید شد.