جدول جو
جدول جو

معنی پریوسل - جستجوی لغت در جدول جو

پریوسل
(پْریُ / پِ یُ سِ)
جنسی از حشرات کلئوپتر هترومر از تیره هلوپینه که مشتمل حیوانات کشیده قامت سیاه یا خرمائی و درخشنده است. این حشرات در مناطق حارّۀ آفریقا زیست می کنند
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پریسا
تصویر پریسا
(دخترانه)
همچون پری، پری افسای، افسون کننده حور و پری، زیبا چون پری
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پریوش
تصویر پریوش
(دخترانه)
پری روی، فرشته روی، زیبا چون پری
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پری گل
تصویر پری گل
(دخترانه)
زیبا چون گل و پری
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پیکسل
تصویر پیکسل
پیکسل (Pixel) واحد اندازه گیری است که در تصویرسازی دیجیتال استفاده می شود. این واحد معمولاً به صورت مربعی تعریف می شود و هر پیکسل یک نقطه رنگی در یک تصویر دیجیتال را نمایان می کند.
ویژگی های پیکسل:
1. مکان : هر پیکسل دارای موقعیت دقیقی در صفحه تصویر (مانند صفحه نمایش کامپیوتر یا تلویزیون) است که با استفاده از مختصات x و y مشخص می شود.
2. رنگ : هر پیکسل می تواند رنگ مشخصی داشته باشد که ممکن است به صورت مستقیم (با استفاده از مدل رنگی مانند RGB یا CMYK) یا به صورت فضای رنگی (مانند رنگ های گرایشی یا هسته ای) مشخص شود.
3. کیفیت : تعداد و اندازه پیکسل های موجود در تصویر تعیین کننده کیفیت تصویر است. تصاویر با تعداد بالای پیکسل ها دارای وضوح و دقت بیشتری هستند.
4. اندازه : ابعاد تصویر به تعداد پیکسل هایی که در هر ابعاد (عرض و ارتفاع) وجود دارد، اندازه می دهد. برای مثال، یک تصویر با ابعاد 1920x1080 پیکسل دارای 1920 پیکسل در عرض و 1080 پیکسل در ارتفاع است.
5. کاربردها : پیکسل ها در انواع تصاویر دیجیتال مانند عکس، فیلم، نمایش رایانه ای، وبسایت ها و غیره استفاده می شوند و مبنای اساسی برای تشکیل و نمایش تصاویر دیجیتال می باشند.
پیکسل به عنوان یک مفهوم اساسی در فناوری تصویر ویدیویی و تصویرسازی دیجیتال، از اهمیت بسیاری برخوردار است زیرا کیفیت و وضوح تصویر نهایی به طور مستقیم به تعداد و کیفیت پیکسل ها وابسته است.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از پریون
تصویر پریون
بیماری خارش پوست بدن، جرب، گری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرهوس
تصویر پرهوس
آنکه هواوهوس بسیار دارد، بلهوس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرهول
تصویر پرهول
بسیار ترس آور، مهیب، سهمناک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پریوش
تصویر پریوش
مانند پری، پری وار، پری روی، پری پیکر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پلیوسن
تصویر پلیوسن
آخرین دوره از دوران سوم زمین شناسی
فرهنگ فارسی عمید
(پَ)
نام دیری و معبدی در زمان خسروپرویز و بعضی گویند نام مقامی است که شیرین از دشت انجوک به آنجا رفت. (برهان قاطع) :
از آنجا تا در دیر پری سوز
پریدندی پریرویان در آن روز.
نظامی (از فرهنگ جهانگیری)
لغت نامه دهخدا
(گِ سِ)
یا گریمزل تنگه ای است در سویس که در جبال آلپ برنواز میان دره های رن و آار واقع شده است و دارای 2172 گز ارتفاع است
لغت نامه دهخدا
(پْریُ / پِ یُ تِ)
جنسی از طیور بالارونده از خانوادۀ ترگنیده مخصوص جزیره کوبا
لغت نامه دهخدا
(پْریُ / پِ یُ نُ)
جنسی از ماهیان آرکانتوپتر از خانوادۀ تریگلیده که در دریاهای آمریکا و ژاپن منتشرند
لغت نامه دهخدا
(سِ)
دهی از دهستان جلگه افشار دوم بخش اسدآباد شهرستان همدان. واقع در 23هزارگزی جنوب باختری قصبۀ اسدآباد و 4هزارگزی جنوب باختر راه فرعی اسدآباد به لک لک. کوهستانی، سردسیر، دارای 170 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی زنان قالی بافی و راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(پُرْ یُرْدْ)
پریورت. رجوع به پریورت شود
لغت نامه دهخدا
(پْری / پِ)
مرکز ولایت اردش بر کنار رود اووز. سکنۀ آن 7230 تن و در 608 هزارگزی جنوب شرقی پاریس واقع است
لغت نامه دهخدا
(پُرْ یُرْتْ)
خانه پریورت، خانه صاحب اطاق های بسیار
لغت نامه دهخدا
(پِ لِ)
از مردان سیاسی و خطبای بزرگ و جنگاوران قدیم آتن است که در سال 494 قبل از میلاد متولد شد و در 429 قبل از میلاد درگذشت. پریکلس درجوانی نزد آناگزاگراس و جمعی دیگر از دانشمندان زمان به تحصیل علوم وقت پرداخت. پس از آن چون سیمون پسر میلتیادس سردار معروف آتن بر طبقۀ اشراف ریاست داشت پریکلس بر آن شد که ریاست عوام را بدست آورد و سرانجام به نیروی کوشش بدین امر نائل آمد و به مقام استراتگوس رسید و سیمون راتبعید کرد (460). سپس به ازدیاد قوای بحری آتن همت گماشت و بر متصرفات آن شهر بیفزود و جزائر ابوئا و ساموس را تصرف کرد و در جنگهای پلوپونزوس مداخله کرد. (از 440 تا 431 قبل از میلاد) ولی در جنگهای اخیر شکست یافت و آتنیان احضار سیمون را لازم شمردند و اندکی از اقتدارات پریکلس بکاست. پس از مرگ سیمون (449) پریکلس مجدداً قدرت یافت و توسیدیدس را تبعید کرد (444) و جزیره شامس را که سر از اطاعت آتن پیچیده بود مجدداً تسخیر و مردم آنرا تنبیه کرد سپس برای آنکه اقتدارات خود را در جمع عوام محفوظ دارد از اهالی آتیکا آنان را که از پدر و مادرآتنی متولد نشده بودند از حقوق سیاسی محروم کرد و جمعی از مردم بیکار را بکار گماشت و برای انجام این مقصود به بنای ابنیه ای مانند پارتنون و ادئون و معبد الوزیس و غیره پرداخت. در زمان وی شعرائی مانند سوفوکلس و اری پیدوس پدید آمدند و دورۀ حکومت او از جهت ادبیات و صنایع به پایه ای رسید که آنرا از سایر ادوار برتر شمرده قرن پریکلس خواندند. از خطابه های پریکلس چیزی بر جای نیست لکن او در این فن مهارت بسیار داشته است چنانکه حتی رقیب وی توسیدیدس نیز مهارت او را کتمان کردن نتوانست. (فرهنگ اعلام و اصطلاحات تمدن قدیم). در تاریخ ایران باستان آمده است: پریکلس پسر کسان تیپ و از طرف مادراز خانوادۀ الکمئونید یعنی نجیب زاده بود کسان تیپ همان کسی است که در جدال میکال فرماندهی لشکر آتن داشت. پریکلس مدت سی سال در مشاغل مختلف بود و حکمران واقعی آتن بشمار میرفت، چنانکه توسیدید گوید: که این مدت را باید سلطنت پریکلس نامید. نظر و عمل او را مورخین بسیار ستوده اند این ناطق معروف، آتن را اول دولت دریائی یونان ساخت و پایۀ بحریۀ آنرا بر مبنائی محکم نهاد و بعد به مستملکات آتن توسعه داد و شهر آتن را با عمارات و ابنیۀ تاریخی بیاراست و ادبیات و صنایع را بدانجا تشویق کرد. و قسمتی از جنگهای آتن با ایران در زمان او روی داد. این جنگها اگرچه بگفتۀ یونانیها برای آتنی ها درخشان بود، ولی فایده ای برای آتن نداشت زیرا دولت هخامنشی دارای وسایل بی حد و حصر بود و میتوانست جنگها را بدرازا بکشاند. از طرف دیگر آتن مجبور بود همواره پول و سپاه بخارج یونان بفرستد بالاخره چون دیدند که نهایتی برای این جنگها نیست عقد عهدی را استقبال کردند و هم در زمان او آتن در جنگهای درونی یونان شرکت جست و بواسطۀ سیاست دربار ایران با حال فلاکت باری ازاین جنگ بیرون آمد. باوجود این جنگها پریکلس در بستر مرگ میگفت: ’یک زن آتیکی بواسطۀ من عزادار نشد’. و مقصودش این بود که تمام این جنگها را من به اقتضای سیاست و دولت کردم، نه از غرض شخصی و نفعی خصوصی
لغت نامه دهخدا
تصویری از پریون
تصویر پریون
مرضی است با خارش گر جرب قوباء
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرویال
تصویر پرویال
هنگ، قدرت، زور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پریورت
تصویر پریورت
پارسی ترکی جادار پر اطاق: خانه پریورت صاحب اطاقهای بسیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیوست
تصویر پیوست
همیشه، دائم، پی نوشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پریود
تصویر پریود
فرانسوی دوره دورک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پریوش
تصویر پریوش
درنگ و تنبلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پریسا
تصویر پریسا
مانند پری، پری سان، افسونگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پریوه
تصویر پریوه
فرانسو خودی، خودمانی، رام دستاموز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرهوس
تصویر پرهوس
دارای آرزوی بسیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرغول
تصویر پرغول
بلغور، آش بلغور، حلوایی است آنرا (افراشته) خوانند خبیص
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پروتل
تصویر پروتل
کفتار دیس از جانوران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پریوست
تصویر پریوست
پوشش استخوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرپول
تصویر پرپول
غنی، ثروتمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پریموس
تصویر پریموس
((پِ))
نوعی چراغ نفتی که با تلمبه هوا را در مخزن نفت آن وارد می کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیوست
تصویر پیوست
الحاق، ضمیمه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پروسه
تصویر پروسه
فرآیند
فرهنگ واژه فارسی سره