- پریدو
- لاتینی ک زبر جد (جواهرات سلطنتی ایران) از گوهرهای گرانبها
معنی پریدو - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شب پیش از دوش پریشب
پریشب، شب پیش از دیشب، دو شب پیش، شب گذشته، پرندوش، پردوش، پرند، پرندوار
پریچهره، زیبا رو
پرواز کرده، تبخیرشده
فرانسوی دوره دورک
پر شدن، انباشته شدن
پروازکرده، به هوارفته
پرواز کردن، بال و پر زدن پرندگان در هوا، جهیدن، جستن از جا به طور ناگهانی، بخار شدن و به هوا رفتن جسم فرّار از قبیل الکل، بنزین و آمونیاک
پر شده، انباشته
در علم زیست شناسی جریان خون از رحم در زن غیر حامله و برخی پستانداران ماده که هر ۲۸ روز یک بار به مدت ۵ تا ۷ روز طول می کشد، رگل، خون ریزی ماهانه، حیض، خون ریزی ماهیانه، عادت، عادت ماهانه، دشتانی، عادت ماهیانه، عذر، قاعدگی
Bob, Bounce, Hop, Pounce
плыть , прыгать
schwimmen, aufspringen, hüpfen
плавати , стрибати
pływać, odbijać się, skakać, skakać na
漂浮 , 弹跳 , 跳 , 猛扑
flutuar, quicar, pular, saltar sobre
galleggiare, rimbalzare, saltare, saltare su
flotar, rebotar, saltar, saltar sobre
flotter, rebondir, sauter, bondir
drijven, stuiteren, springen, springen op
ลอย , เด้ง , กระโดด , กระโจน
mengapung, memantul, melompat
يطفو , قفز , يقفز
तैरना , कूदना
לצוף , לקפוץ , לקפוץ , לקפוץ
浮かぶ , 跳ねる , 跳ぶ , 飛びかかる
떠다니다 , 튕기다 , 뛰다 , 덮치다
yüzmek, zıplamak, atılmak