معنی پریدن - فرهنگ فارسی معین
معنی پریدن
- پریدن((پَ دَ))
- پرواز کردن، برجستن و سوار شدن، جهیدن، تبخیر شدن
تصویر پریدن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با پریدن
پریدن
- پریدن
- پرواز کردن، بال و پر زدن پرندگان در هوا، جهیدن، جستن از جا به طور ناگهانی، بخار شدن و به هوا رفتن جسم فرّار از قبیل الکل، بنزین و آمونیاک
فرهنگ فارسی عمید