جدول جو
جدول جو

معنی پرکم - جستجوی لغت در جدول جو

پرکم
بیکار، بیکاره، از کار افتاده، ناچیزشده
تصویری از پرکم
تصویر پرکم
فرهنگ فارسی عمید
پرکم(پَ کَ)
ناچیزشده و از کار افتاده و بیکار گشته. (جهانگیری). بیکار و از کار افتاده. (رشیدی). ناچیزشده و از کار رفته و بیکار افتاده. (برهان) :
مورکه پر یافت نه پرکم بود
پر زدنش ز آنسوی عالم بود.
امیرخسرو.
ای دانۀ تو داده مرا هردم دم
یک مرغ بدام تو چو من پرکم کم
چون زلف تو خویش را ببندم کم کم
در حلق دلم همی شود مدغم غم.
؟ (از جهانگیری)
لغت نامه دهخدا
پرکم
از کار افتاده، ناچیز شده
تصویری از پرکم
تصویر پرکم
فرهنگ لغت هوشیار
پرکم((پَ کَ))
بی کار و ناچیز و از کار افتاده
تصویری از پرکم
تصویر پرکم
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کرکم
تصویر کرکم
رنگین کمان، کمانی مرکب از هفت رنگ که از تجزیۀ نور خورشید در قطرات باران ایجاد می شود، قزح، سرویسه، توبه، سدکیس، ایرسا، تربیسه، رخش، نوسه، تیراژه، سرکیس، قوس و قزح، سرگیس، آزفنداک، آژفنداک، تیراژی، اغلیسون، سویسه، آلیسا، نوس، آفنداک، درونه، شدکیس، کلکم، ترسه، آدینده، نوشه، تویه، تربسه برای مثال فلک مر جامه ای را ماند ازرق / مر او را چون طرازی خوب کرکم (بهرامی - شاعران بی دیوان - ۴۰۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرخم
تصویر پرخم
پرشکن، پر پیچ و تاب مثلاً زلف پرخم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پچکم
تصویر پچکم
بجکم، ایوان، صفه، بارگاه، خانۀ تابستانی که از همه طرف در و پنجره داشته باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرسم
تصویر پرسم
آردی که موقع زواله کردن خمیر بر آن بپاشند تا به جایی نچسبد، برای مثال نمک گشت چون سرکه رویش سیاه / خمیرش ز پرسم به سر ریخت کاه (بسحاق اطعمه - مجمع الفرس - پرسم)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرچم
تصویر پرچم
پارچه ای که معمولاً دارای نقش مخصوص یک کشور، مؤسسه یا گروه است و معمولاً بر سر چوب یا میله نصب می کنند، بیرق، علم، درفش، در علم زیست شناسی قسمتی از گل که از میله های بسیار نازک تشکیل می شود و تخم های نر در آن قرار دارد، کنایه از موی جلو سر، کاکل، منگوله ای که از موی حیوانات درست می شده و بر سر نیزه یا علم آویزان می کرده اند، منگوله
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پشکم
تصویر پشکم
بشکم، ایوان، صفه، بارگاه، خانۀ تابستانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرکام
تصویر پرکام
رحم، عضوی کیسه مانند در شکم که جنین تا قبل از تولد در آن زندگی می کند، جای بچه در شکم زن یا حیوان ماده، زهدان، بچّه دان، بوگان، پوگان، بوهمان، بویگان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرنم
تصویر پرنم
آنچه رطوبت بسیار داشته باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرکم
تصویر مرکم
انباره (انباره باطری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرکم
تصویر کرکم
پارسی تازی گشته زردچوبه، زعفران هندی، زرد چوبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پشکم
تصویر پشکم
ایوان و بارگاه پچکم بچکم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرکر
تصویر پرکر
انتظار منتظر بودن چشم براه داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
پر رطوبت، پر اشک مقابل کم نم. یا تنباکوی پرنم. که خوب در آب خیسیده باشد مقابل تنباکوی کم نم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرسم
تصویر پرسم
آردی که بر خمیر پاشند تا بر جای نچسبد اوروا: (نمک گشت چون سرکه رویش سیاه خمیرش ز پرسم بسر ریخت کاه) (بسحاق اطعمه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرشکم
تصویر پرشکم
بزرگ شکم کلان شکم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر کم
تصویر پر کم
بیکار و ناچیز و از کار افتاده: (مور که پریافت نه پر کم بود پر زدنش ز آن سوی عالم بود) (امیر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرچم
تصویر پرچم
پارچه ای که بر سر نیزه و علم ببندند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرکم
تصویر کرکم
((کَ کَ))
رنگین کمان
فرهنگ فارسی معین
((پِ))
علامتی به این شکل «» در ریاضیات که بر بالای سمت راست یک حرف قرار می گیرد به معنی، نخستین مشتق یک تابع، نخستین نقطه یا مقداری که از جهت هایی مشابه نقطه یا مقدار مورد نظر است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پرکر
تصویر پرکر
((پَ کَ))
منتظر بودن، چشم به راه داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پرچم
تصویر پرچم
((پَ چَ))
طره، کاکل، منگوله ای از مو که بر سر نیزه، علم و گردن اسب می آویختند، زبانه آتش، علم، درفش، رایت، بخش های میله مانند گل که تخم ها در آن قرار دارند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پشکم
تصویر پشکم
((پِ کَ))
ایوان و بارگاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پچکم
تصویر پچکم
((پِ کَ))
خانه ای که از همه سوی در و پنجره دارد، گرگ، ذئب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پرکف
تصویر پرکف
Foamy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پرکف
تصویر پرکف
пенистый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پرکف
تصویر پرکف
schaumig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پرکف
تصویر پرکف
пінистий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پرکف
تصویر پرکف
pienisty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پرکف
تصویر پرکف
起泡的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پرکف
تصویر پرکف
espumante
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پرکف
تصویر پرکف
schiumoso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی