رَنگین کَمان، کمانی مرکب از هفت رنگ که از تجزیۀ نور خورشید در قطرات باران ایجاد می شود، قُزَح، سَرویسِه، توبِه، سَدکیس، ایرسا، تربیسِه، رَخش، نوسَه، تیراژِه، سِرکیس، قُوس و قَزَح، سَرگیس، آزفَنداک، آژفَنداک، تیراژی، اِغلیسون، سَویسِه، آلیسا، نوس، آفَنداک، دُرونِه، شَدکیس، کَلکَم، تُرسِه، آدیندِه، نوشَه، تویِه، تَربَسِه برای مِثال فلک مر جامه ای را مانَد ازرق / مر او را چون طرازی خوب کرکم (بهرامی - شاعران بی دیوان - ۴۰۸)
زعفران. (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). عربی زعفران. (غیاث اللغات). لیث گوید: آن زعفران است و ابوعمرو گوید کرکم و کرنب نباتی است که به زعفران مشابهت دارد. (ترجمه صیدنه). ابن سراج گوید: کُرکُم اعجمی است و زعفران است واحد آن کرکمه است. و در حدیث است: تغیر وجه جبریل حتی عاد کانه کرکمه. (از المعرب ص 219) ، بیخ ورس. (برهان). عصفر. (منتهی الارب) (آنندراج). عصفر و گفته اند شبیه آن است. کرکمه، پاره ای از آن. (از اقرب الموارد) ، زردچوبه. زرچوبه. هَرد. (یادداشت مؤلف). عروق الصفر. دارزرد. (برهان ذیل دارزرد). نوعی از عروق صفر را نامند. (فهرست مخزن الادویه) ، بعضی گویند داروئی است که به زیره ماند. (ترجمه صیدنه) ، مصطکی. (منتهی الارب) (آنندراج) ، علک. (اقرب الموارد) ، نزد بعضی مامیران است. (فهرست مخزن الادویه)
قوس قزح را گویند. (برهان) (آنندراج). آژفنداک. (ناظم الاطباء). کمان رستم. (یادداشت مؤلف) : فلک مر جامه ای را ماند ازرق مر او را چون طرازی خوب کرکم. بهرامی