پرچانگی (پُ نَ / نِ) پرگوئی. حالت و چگونگی پرچانه. - پرچانگی کردن، بسیار گفتن. زنخ زدن ادامه... پرگوئی. حالت و چگونگی پرچانه. - پرچانگی کردن، بسیار گفتن. زنخ زدن لغت نامه دهخدا
پرچانگی حالت و چگونگی پرچانه پرگویی ادامه... حالت و چگونگی پرچانه پرگویی تصویر پرچانگی فرهنگ لغت هوشیار
پرچانگی پرحرفی، پرگویی، روده درازی، وراجیمتضاد: کم حرفی ادامه... پرحرفی، پرگویی، روده درازی، وراجیمتضاد: کم حرفی فرهنگ واژه مترادف متضاد