معنی پرمایگی - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با پرمایگی
پرعایلگی
- پرعایلگی
- حالت پر عایله کسی که اهل و عیال بسیار دارد پر اهل و عیالی
فرهنگ لغت هوشیار
فرمایشی
- فرمایشی
- کاری که طبق امر مقامی بزرگتر انجام گیرد، دستوری بی ارزش: کار فرمایشی بهتر از این نمی شود
فرهنگ لغت هوشیار