معنی پروپف - جستجوی لغت در جدول جو
پروپف
باد کرده
ادامه...
باد کرده
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر خروپف
خروپف
خُرّوپُف
صدایی که در حالت خواب از گلوی شخص خوابیده بیرون آید
خرخر، خرناس، خره، خراخر، خرنش، غطیط
ادامه...
صدایی که در حالت خواب از گلوی شخص خوابیده بیرون آید
خُرخُر، خُرناس، خَرُه، خَراخَر، خُرنِش، غَطیط
فرهنگ فارسی عمید
تصویر پروپا
پروپا
پا، اساس و بنیان محکم، تاب و توان، پایداری، پاوپر، فرصت و موقع مناسب مثلاً خوب پروپایی برایش افتاده
ادامه...
پا، اساس و بنیان محکم، تاب و توان، پایداری، پاوپر، فرصت و موقع مناسب مثلاً خوب پروپایی برایش افتاده
فرهنگ فارسی عمید
تصویر پروپی
پروپی
پا، پی، پایه، اساس
ادامه...
پا، پی، پایه، اساس
فرهنگ فارسی عمید
تصویر پروپی
پروپی
پایه، اساس
ادامه...
پایه، اساس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر پروپر
پروپر
صدای پریدن گنجشک و مانند آن
ادامه...
صدای پریدن گنجشک و مانند آن
فرهنگ لغت هوشیار
پروپی
از راه به پایین تا مچ و پاها
ادامه...
از راه به پایین تا مچ و پاها
فرهنگ گویش مازندرانی