جدول جو
جدول جو

معنی پرن - جستجوی لغت در جدول جو

پرن
(دخترانه)
پروین
تصویری از پرن
تصویر پرن
فرهنگ نامهای ایرانی
پرن
پروین، برای مثال متفرق بنات نعش از هم / به هم اندر خزیده نجم پرن (مسعودسعد - ۳۳۳)، پرنیان
گذشته، پیشین، دیروز، روز گذشته
تصویری از پرن
تصویر پرن
فرهنگ فارسی عمید
پرن
((پَ رَ))
گذشته، پیشین
تصویری از پرن
تصویر پرن
فرهنگ فارسی معین
پرن
((پَ رَ))
دیبای منقش و لطیف، پل، مرز
تصویری از پرن
تصویر پرن
فرهنگ فارسی معین
پرن
ثریا، صورتی فلکی که بالای شاخ صورت فلکی گاو قرار دارد، نام منزلی از منازل قمر، پروین
تصویری از پرن
تصویر پرن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پرند
تصویر پرند
(دخترانه)
ابریشم، پرن، پارچه ابریشمی بدون نقش ونگار، حریر ساده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرنا
تصویر پرنا
(دخترانه)
پرنیان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرنس
تصویر پرنس
شاهزاده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پرند
تصویر پرند
اکلیون
فرهنگ واژه فارسی سره
پر رطوبت، پر اشک مقابل کم نم. یا تنباکوی پرنم. که خوب در آب خیسیده باشد مقابل تنباکوی کم نم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرنس
تصویر پرنس
پسر پادشاه، شاهزاده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرنج
تصویر پرنج
برنج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرنم
تصویر پرنم
آنچه رطوبت بسیار داشته باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرنگ
تصویر پرنگ
برنج، آلیاژی زرد رنگ و مرکب از مس و روی که برای ساختن سماور یا کفۀ ترازو و سینی به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرند
تصویر پرند
پریشب، شب پیش از دیشب، دو شب پیش، شب گذشته، پرندوش، پریدوش، پردوش، پرندوار
درختچه ای کوچک از تیرۀ ریواس، با بوتۀ پرشاخ، ساقۀ خاکستری، برگ های باریک و نوک تیز و میوۀ بال دار،
نوعی پارچۀ ابریشمی ساده و بی نقش، حریر، برای مثال سه نگردد بریشم ار او را / پرنیان خوانی و حریر و پرند (هاتف - ۴۹) تیغ و شمشیر برّان و جوهردار، برای مثال به زرین و سیمین دو صد تیغ هند / چه زو سی به زهرآب داده پرند (فردوسی - ۱/۲۳۸)، ز یاقوت و الماس و از تیغ هند / همه تیغ هندی سراسر پرند (فردوسی - ۷/۳۰۵)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرنگ
تصویر پرنگ
جوهر شمشیر، برق شمشیر، تیغ جوهردار، برق و جلا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرنو
تصویر پرنو
پرنیان، نوعی پارچۀ ابریشمی منقش، دیبای منقش، حریر نازک، پرنون، برنو، برنون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرنگ
تصویر پرنگ
((پَ رَ))
برق شمشیر، شمشیر جوهردار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پرنس
تصویر پرنس
((پِ رَ))
شاهزاده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پرند
تصویر پرند
((پَ رَ))
حریر ساده، ابریشم بی نقش، شمشیر، شمشیر جوهردار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پرنا
تصویر پرنا
((پَ))
لباس لطیف و منقش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پرنس
تصویر پرنس
شاهزاده، شاهپور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرنین
تصویر پرنین
(دخترانه)
مانند پر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرنیان
تصویر پرنیان
(دخترانه)
پارچه ابریشمی دارای نقش و نگار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرنیا
تصویر پرنیا
(دخترانه)
پارچه حریر، فرنیا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرنون
تصویر پرنون
(دخترانه)
پرنیان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرندین
تصویر پرندین
(دخترانه)
نرم و لطیف چون پرند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرندیس
تصویر پرندیس
(دخترانه)
نرم و لطیف چون پرند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرندوش
تصویر پرندوش
(دخترانه)
پس پریشب
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرندک
تصویر پرندک
(دخترانه)
پشته، کوه کوچک
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرنددیس
تصویر پرنددیس
(دخترانه)
پرندیس
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرنددخت
تصویر پرنددخت
(دخترانه)
پرندخت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرندخت
تصویر پرندخت
(دخترانه)
دختر لطیف چون پرند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرناک
تصویر پرناک
(دخترانه)
جوان، برنا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرناز
تصویر پرناز
(دخترانه)
پری ناز دار، مرکب از پر + ناز (زیبا، قشنگ)
فرهنگ نامهای ایرانی