- پرمهر
- پر محبت
معنی پرمهر - جستجوی لغت در جدول جو
- پرمهر
- بسیار بامهرومحبت، پرمحبت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
مرکب از زر (طلا) + مهر (خورشید)، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر سوفر، از پهلوانان ایرانی در زمان قباد پادشاه ساسانی
پر محبت
کاهلی در کارها پرمه
پرجواهر
پرنصیب، دارای سود و بهرۀ بسیار
پرگوهر، پرجواهر، کنایه از آنکه اصل و نسب عالی دارد
پرماه کاهلی در کارها
اسکنه، وسیلۀ فلزی دسته داری که نجاران برای سوراخ کردن چوب و یا ایجاد شیار به کار می برند، برمه، پرماه، برماه، بهرمه، ماهه، پرما