جدول جو
جدول جو

معنی پرتوش - جستجوی لغت در جدول جو

پرتوش
بافشار، پرشتاب، فوران، بوی تند گند و تعفن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پریوش
تصویر پریوش
(دخترانه)
پری روی، فرشته روی، زیبا چون پری
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آرتوش
تصویر آرتوش
(پسرانه)
از نامهای باستانی ارمنی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پرتوه
تصویر پرتوه
شعاع ها یا خط های باریکی که از تابش نور پیدا شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرتوه
تصویر پرتوه
تیر پرتابی
پارت، پهلو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پردوش
تصویر پردوش
پریشب، شب پیش از دیشب، دو شب پیش، شب گذشته، پرندوش، پریدوش، پرند، پرندوار، برای مثال پردوش و پرندوش چسان بود خرابات / گویید و مترسید اگر مست خرابید (مولوی - لغت نامه - پردوش)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پریوش
تصویر پریوش
مانند پری، پری وار، پری روی، پری پیکر
فرهنگ فارسی عمید
که جوش و غلیان بسیار دارد، پر و لوله پرغوغا پرغلغله با حرارت. یا برنج پر جوش. برنجی که برای پخته شدن جوش بسیار لازم دارد. یا سر پرجوش. سر پر شور پر حرارت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرتوه
تصویر پرتوه
خطوط باریکی که از تابیدن نور پیدا میشود
فرهنگ لغت هوشیار
قسمت مرکزی اتم که با نوترون تشکیل هسته را می دهد مثلا اتم ئیدرژن معمولی شامل یک هسته است که تنها از یک پرتون تشکیل یافته است. وزن آن در حدود 1846، 1845 وزن اتم ئیدرژن را تشکیل میدهد و چون بیشتر وزن اتم ئیدرژن مربوط باین قسمت است می توانیم بگوییم که یک پرتون در حدود یک واحد اتمی وزن دارد با وجود اینکه پرتون این قدر سنگین تر از الکترون (باندازه 1846، 1 وزن سبکترین اتمهای ئیدرژن معمولی) میباشد حجم آن فقط 5، 2 حجم الکترون را دارد. پرتون مقدار بسیار کمی الکتریسیته مثبت دارد که از حیث مقدار با الکتریسیته الکترونها برابر است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پریوش
تصویر پریوش
درنگ و تنبلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرتوه
تصویر پرتوه
((پَ تُ وَ یا وِ))
خطوط باریکی که از تابیدن نور پیدا می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پردوش
تصویر پردوش
((پَ))
پرشیب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پریوش
تصویر پریوش
((پَ وَ))
پری وار، پری فش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پرجوش
تصویر پرجوش
Bubbly, Enthusiastic, Hyperactive
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پرجوش
تصویر پرجوش
pétillant, enthousiaste, hyperactif
دیکشنری فارسی به فرانسوی
بخار غلیظی که از ریختن آب روی خاکستر گرم به هوا برخیزد
فرهنگ گویش مازندرانی
خزانه ی شالی زار که در اثر کود بسیار، خاک آن نرم شده و مناسب
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از پرجوش
تصویر پرجوش
kabarcıklı, coşkulu, hiperaktif
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از پرجوش
تصویر پرجوش
거품이 나는 , 열정적인 , 과잉 활동적인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پرجوش
تصویر پرجوش
泡立つ , 熱心な , 多動的
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پرجوش
تصویر پرجوش
מבעבע , נלהב , היפר-אקטיבי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پرجوش
تصویر پرجوش
उत्साही , अति सक्रिय
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پرجوش
تصویر پرجوش
berbusa, antusias, hiperaktif
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پرجوش
تصویر پرجوش
ฟอง , กระตือรือร้น , มากเกินไป
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پرجوش
تصویر پرجوش
пузырящийся , энтузиастичный , гиперактивный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پرجوش
تصویر پرجوش
bruisend, enthousiast, hyperactief
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پرجوش
تصویر پرجوش
burbujeante, entusiasta, hiperactivo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پرجوش
تصویر پرجوش
frizzante, entusiasta, iperattivo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پرجوش
تصویر پرجوش
borbulhante, entusiástico, hiperativo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پرجوش
تصویر پرجوش
起泡的 , 热情的 , 多动的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پرجوش
تصویر پرجوش
musujący, entuzjastyczny, nadpobudliwy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پرجوش
تصویر پرجوش
булькаючий , захоплений , гіперактивний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پرجوش
تصویر پرجوش
sprudelnd, enthusiastisch, hyperaktiv
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پرجوش
تصویر پرجوش
kujaa vichangamsho, shauku, zaidi ya kawaida
دیکشنری فارسی به سواحیلی