جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با پردوش

پردوش

پردوش
پَریشَب، شب پیش از دیشب، دو شب پیش، شب گذشته، پَرَندوش، پَریدوش، پَرَند، پَرَندوار، برای مِثال پردوش و پرندوش چسان بود خرابات / گویید و مترسید اگر مست خرابید (مولوی - لغت نامه - پردوش)
پردوش
فرهنگ فارسی عمید

پردوش

پردوش
پریشب:
پردوش و پرندوش چسان بود خرابات
گوئید و مترسید اگر مست خرابید.
مولوی.
دوش گدُم ُ پردوش گدُم بازم اگمّت
میره ت ُ دارو بده خوم ایگیرمت.
(به لهجۀ بختیاری)
لغت نامه دهخدا

پرجوش

پرجوش
که جوش و غلیان بسیار دارد، پر و لوله پرغوغا پرغلغله با حرارت. یا برنج پر جوش. برنجی که برای پخته شدن جوش بسیار لازم دارد. یا سر پرجوش. سر پر شور پر حرارت
فرهنگ لغت هوشیار

پرندوش

پرندوش
شب روز گذشته پریشب پرندوار پرندیش پروندوش پرندوشنی پرندوشینه بارحه الاولی
فرهنگ لغت هوشیار