- پرانداخت
- تیماج سختیان ساغری سوخته کیمخت
معنی پرانداخت - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تیماج سختیان ساغری سوخته کیمخت
تیماج، پوست دباغی شدۀ بز، سختیان، ساختیان، پرنداخ، کوزکانی، گوزگانی، لکا، اپرنداخ، پرندخ
مجرد گشتن و نشاط کردن
از میان رفته نابود شده، ملغی شده ملغی
از میان بردن نابود کردن، رسم و عادتی را از بین بردن قانون و مقرراتی را ملغی کردن، منقرض کردن (پادشاهی دولت سلسله)
جرانداختن کسی را. بغضب آوردن او را اوقات ویرا تلخ کردن: (فلانی از بس بیهوده اصرار کرد جرم انداخت) (یکی بود یکی نبود)
از میان رفته، نابود شده، منقرض، برافتاده
منسوخ کردن از مد انداختن، از بین بردن نیست و نابود کردن
فرانسوی آویز (جواهر سلطنتی ایران)
عمل انداختن، رای، تدبیر، شور، مشورت، قصد، میل
پرداختن، جلا صیقل، پرداز نقشها، توجه
تیماج سختیان ساغری سوخته کیمخت
تسمه یا کمربندی که از تیماج درست کنند
تیماج، پوست دباغی شدۀ بز، پرانداخ، اپرنداخ، سختیان، پرندخ، لکا، گوزگانی، کوزکانی، ساختیان
تیماج، پوست دباغی شدۀ بز، پرانداخ، اپرنداخ، سختیان، پرندخ، لکا، گوزگانی، کوزکانی، ساختیان
آراستگی و آرایش، جلا، در بانکداری دادن پول، تادیه، کارسازی
پرداخت دادن: صیقل زدن، جلا دادن، زنگ چیزی را زدودن
پرداخت کردن: صیقل زدن، زنگ چیزی را زدودن، جلا دادن، در بانکداری پول دادن به کسی دادن
پرداخت دادن: صیقل زدن، جلا دادن، زنگ چیزی را زدودن
پرداخت کردن: صیقل زدن، زنگ چیزی را زدودن، جلا دادن، در بانکداری پول دادن به کسی دادن
شور، مشورت
Disbursement, Payment, Repayment
расходование , оплата , погашение
Auszahlung, Zahlung
виплата , оплата , погашення
wypłata, płatność, spłata
支付 , 还款
desembolso, pagamento
erogazione, pagamento
desembolso, pago, reembolso
décaissement, paiement, reembolso
uitbetaling, betaling
การจ่ายเงิน , การชำระเงิน , การชำระเงิน
pembayaran