جدول جو
جدول جو

معنی پرانتز - جستجوی لغت در جدول جو

پرانتز
علامتی به شکل () که در دو طرف کلمه، جملۀ معترضه یا عبارت های ریاضی گذاشته می شود
تصویری از پرانتز
تصویر پرانتز
فرهنگ فارسی عمید
پرانتز
(پَ تِ)
قوسین. هلالین. و آن دو نیم دائره است که جملۀ معترضه در میان آن دو نهند و صورت آن چنین است: (). و رجوع به پارانتز شود
لغت نامه دهخدا
پرانتز
قوسین، هلالین
تصویری از پرانتز
تصویر پرانتز
فرهنگ لغت هوشیار
پرانتز
((پَ تِ))
نشانه ای است قوسی شکل () که برای نوشتن جمله معترضه و مانند آن به کار رود، هلال، قوس، کمان (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
پرانتز
کمانک
تصویری از پرانتز
تصویر پرانتز
فرهنگ واژه فارسی سره
پرانتز
قوسین، کمانک، هلالین
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پریناز
تصویر پریناز
(دخترانه)
دارای ناز و کرشمه ای چون پری
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پراندن
تصویر پراندن
پرواز دادن، پرتاب کردن
به زبان آوردن کلمه به صورت ناگهانی و بداهه
به طور ناگهانی کسی را بیدار کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پراویز
تصویر پراویز
سجاف جامه، پارچۀ باریک و دراز که در کنارۀ جامه یا دوختنی دیگر از همان رنگ یا رنگ دیگر دوخته می شود، پروز، پریز، فرویز
فرهنگ فارسی عمید
(تِ)
جملۀ معترضه، و علامت جملۀ معترضه در کتابت و آن دو قوس است در دو طرف جمله (). هلالین. قوسین
لغت نامه دهخدا
هلالین، قوسین، علامت جمله معترضه در کتابت دو قوس در دو طرف جمله است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر ناز
تصویر پر ناز
پر نخوت پر فیریدگی پر بطر پر غمزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرانده
تصویر پرانده
پراندوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پراندن
تصویر پراندن
پرتاب کردن، پرواز دادن
فرهنگ لغت هوشیار
((پِ تِ))
دستگاه خروجی رایانه که اطلاعات نوشتاری یا نگاره ای را بر سطح کاغذ یا مواد دیگر چاپ کند، چاپگر (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پراندن
تصویر پراندن
((پَ دَ))
پرواز دادن، پرتاب کردن، افکندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پراندن
تصویر پراندن
Eject
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پراندن
تصویر پراندن
éjecter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پراندن
تصویر پراندن
dışarı atmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از پراندن
تصویر پراندن
내쫓다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پراندن
تصویر پراندن
追い出す
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پراندن
تصویر پراندن
להוציא
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پراندن
تصویر پراندن
निकालना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پراندن
تصویر پراندن
mengeluarkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پراندن
تصویر پراندن
ขับไล่
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پراندن
تصویر پراندن
выбрасывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پراندن
تصویر پراندن
uitwerpen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پراندن
تصویر پراندن
ejectuar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پراندن
تصویر پراندن
espellere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پراندن
تصویر پراندن
ejetar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پراندن
تصویر پراندن
驱逐
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پراندن
تصویر پراندن
wyrzucać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پراندن
تصویر پراندن
вигнати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پراندن
تصویر پراندن
ausstoßen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پراندن
تصویر پراندن
kutoa
دیکشنری فارسی به سواحیلی