جدول جو
جدول جو

معنی پراندن

پراندن((پَ دَ))
پرواز دادن، پرتاب کردن، افکندن
تصویری از پراندن
تصویر پراندن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پراندن

پراندن

پراندن
پرواز دادن، پرتاب کردن
به زبان آوردن کلمه به صورت ناگهانی و بداهه
به طور ناگهانی کسی را بیدار کردن
پراندن
فرهنگ فارسی عمید