- پرارزش
ارزشمند، پربها، ثمین، قیمتی، گرانبها، نفیس
متضاد: کم بها
متضاد: کم بها
معنی پرارزش - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بسیار آرزومند، دارای آرزوی بسیار، برای مثال کنون گر شاد و گر غمناک رفتم / دلی پرآرزو با خاک رفتم (عطار۱ - ۲۰۲)
پرغوغا، پرجنجال، برای مثال همی کوه پرناله و پرخروش / همی سنگ خارا برآمد به جوش (فردوسی۴ - ۱۳۹۱)
(پَ زِ)
لغت نامه دهخدا
توجه. اشتغال:
به سه روز شاه جهان را ز رزم
نبد ایچ پردازش خواب و بزم.
فردوسی.
ولی این کلمه بیش از یکجای نیامده و ظاهراً تصحیفی است و شاید اصلاً در این بیت پرواش از... بوده است
به سه روز شاه جهان را ز رزم
نبد ایچ پردازش خواب و بزم.
فردوسی.
ولی این کلمه بیش از یکجای نیامده و ظاهراً تصحیفی است و شاید اصلاً در این بیت پرواش از... بوده است
((پَ زِ))
فرهنگ فارسی معین
به کاری دست زدن، آهنگ کاری کردن، انجام دادن مجموعه ای از عملیات مختلف روی اطلاعات و داده ها در کامپیوتر
