جدول جو
جدول جو

معنی پذیرا - جستجوی لغت در جدول جو

پذیرا
پذیرنده، قبول کننده، پیشوازکننده
پذیرا شدن: به پیشواز کسی رفتن
تصویری از پذیرا
تصویر پذیرا
فرهنگ فارسی عمید
پذیرا
(پَ)
صفت دائمی از پذیرفتن. قابل. قبول کننده. پذیرنده:
شه نامور نام او فیلفوس
پذیرای فرمان او روم و روس.
فردوسی.
آن گوهر زنده ست و پذیرای علوم است
زو زنده و گوینده شده ست این تن مردار.
ناصرخسرو.
عقل جز وی عقل استخراج نیست
جز پذیرای فن و محتاج نیست.
مولوی.
، محل ّ. (دانشنامۀ علائی). مقابل پذیرفته، روان شونده، پیش رونده، سخن شنونده، فرمانبردار، هیولی که در برابر صورت است، مقبول. قبول کرده شده، پیشواز. استقبال. (برهان)
لغت نامه دهخدا
پذیرا
قبول کننده، پذیرنده
تصویری از پذیرا
تصویر پذیرا
فرهنگ لغت هوشیار
پذیرا
((پَ))
پذیرنده، فرمانبردار، روان شونده، پیشواز کننده
تصویری از پذیرا
تصویر پذیرا
فرهنگ فارسی معین
پذیرا
قبول دار، آکسپتور، اعتراف
تصویری از پذیرا
تصویر پذیرا
فرهنگ واژه فارسی سره
پذیرا
پذیرنده، قابل، متقبل، استقبال، پیشواز، فرمانبردار، محل، منفعل، ماده، هیولی
متضاد: صورت، فاعل، کنا
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پذیرا
تقبّلًا
تصویری از پذیرا
تصویر پذیرا
دیکشنری فارسی به عربی
پذیرا
Receptive
تصویری از پذیرا
تصویر پذیرا
دیکشنری فارسی به انگلیسی
پذیرا
réceptif
تصویری از پذیرا
تصویر پذیرا
دیکشنری فارسی به فرانسوی
پذیرا
podatny
تصویری از پذیرا
تصویر پذیرا
دیکشنری فارسی به لهستانی
پذیرا
গ্রহণযোগ্য
تصویری از پذیرا
تصویر پذیرا
دیکشنری فارسی به بنگالی
پذیرا
восприимчивый
تصویری از پذیرا
تصویر پذیرا
دیکشنری فارسی به روسی
پذیرا
empfänglich
تصویری از پذیرا
تصویر پذیرا
دیکشنری فارسی به آلمانی
پذیرا
сприйнятливий
تصویری از پذیرا
تصویر پذیرا
دیکشنری فارسی به اوکراینی
پذیرا
قبول کرنے والا
تصویری از پذیرا
تصویر پذیرا
دیکشنری فارسی به اردو
پذیرا
alıcı
تصویری از پذیرا
تصویر پذیرا
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
پذیرا
wenye kupokea
تصویری از پذیرا
تصویر پذیرا
دیکشنری فارسی به سواحیلی
پذیرا
感知的
تصویری از پذیرا
تصویر پذیرا
دیکشنری فارسی به چینی
پذیرا
수용적인
تصویری از پذیرا
تصویر پذیرا
دیکشنری فارسی به کره ای
پذیرا
受容的な
تصویری از پذیرا
تصویر پذیرا
دیکشنری فارسی به ژاپنی
پذیرا
מקבל
تصویری از پذیرا
تصویر پذیرا
دیکشنری فارسی به عبری
پذیرا
reseptif
تصویری از پذیرا
تصویر پذیرا
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
پذیرا
รับ
تصویری از پذیرا
تصویر پذیرا
دیکشنری فارسی به تایلندی
پذیرا
ontvankelijk
تصویری از پذیرا
تصویر پذیرا
دیکشنری فارسی به هلندی
پذیرا
receptivo
تصویری از پذیرا
تصویر پذیرا
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
پذیرا
ricettivo
تصویری از پذیرا
تصویر پذیرا
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
پذیرا
receptivo
تصویری از پذیرا
تصویر پذیرا
دیکشنری فارسی به پرتغالی
پذیرا
ग्रहणशील
تصویری از پذیرا
تصویر پذیرا
دیکشنری فارسی به هندی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پذیرش
تصویر پذیرش
پذیرفتاری، پذرفتاری، قبول، تعهد، آگرمان، فرمان برداری، قسمتی در بیمارستان، هتل و امثال آنکه وظیفۀ متصدی آن ثبت نام مراجعین است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پذیره
تصویر پذیره
قبول، پسند، پیشواز، استقبال
پذیره شدن: جلو رفتن، پیشواز کردن، پذیرفتن، قبول کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پذیرش
تصویر پذیرش
تعهد، قبولی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پذیره
تصویر پذیره
استقابل، پیشواز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پذیرش
تصویر پذیرش
((پَ رِ))
فرمانبرداری، قبول، به رسمیت شناخته شدن نماینده یک دولت نزد دولتی دیگر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پذیرش
تصویر پذیرش
تعهد، اعتراف، قبول، استجابت، تایید، موافقت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پذیره
تصویر پذیره
استقبال
فرهنگ واژه فارسی سره